نقش مسجد و ائمه جماعات در دفاع مقدس

 ۱۴۰۰/۰۶/۲۷
یکی از فعالیت‎هایی که در مساجد انجام می‎شود و منحصر به زمانی خاص نمی‎شود، آشنا نمودن مردم با ظلم و جور و مبارزه با آن است؛ با تأمل در دوره‎های مختلف تاریخ این مرز و بوم می‎توان دریافت که اکثر مبارزات سیاسی مردم برضد حکومت‎های ظلم از مساجد سازماندهی ‎شده و مساجد نقشی محوری و تعیین‎کننده در حضور گسترده مردم به‎منظور پاسداشت از کیان جامعه و دین اسلام داشتند؛ اگرچه نباید از نقش امامان جماعت مساجد و فعالیت‎های ایثارگونه آنان در این راه به ‎سادگی گذشت و آن را نادیده گرفت.

یکی از فعالیت‎هایی که در مساجد انجام می‎شود و منحصر به زمانی خاص نمی‎شود، آشنا نمودن مردم با ظلم و جور و مبارزه با آن است؛ با تأمل در دوره‎های مختلف تاریخ این مرز و بوم می‎توان دریافت که اکثر مبارزات سیاسی مردم برضد حکومت‎های ظلم از مساجد سازماندهی ‎شده و مساجد نقشی محوری و تعیین‎کننده در حضور گسترده مردم به‎منظور پاسداشت از کیان جامعه و دین اسلام داشتند؛ اگرچه نباید از نقش امامان جماعت مساجد و فعالیت‎های ایثارگونه آنان در این راه به ‎سادگی گذشت و آن را نادیده گرفت.

یکی از زمان‎هایی که مساجد و ائمه جماعات نقشی مؤثر و فعال در آن داشتند، دوران دفاع مقدس بود؛ این نوشتار درصدد بررسی نقش مساجد و ائمه جماعات در دوران دفاع مقدس و بیان تنها بخشی کوچک از تأثیر مسجد و روحانیت بر حضور مردم در جبهه ها است.


مقدمه

در فرهنگ دینی ما مسلمانان «مسجد» یادآور بندگی و تقرب به خداوند متعال است؛ مسجد یک واحد اجتماعی کوچک از جامعه اسلامی و آغازگر تحقق ارزش‎هایی چون تقوا، جهاد، برادری و عدالت است؛ مسجد پایگاه انسان‎های آزاده‎ای است که در برابر ظلم و بی‎عدالتی و تعرض به مقدسات دینی ایستاده و اجازه و ورود به حریم دین را به متجاوزان نمی‎دهند.

تاریخ اسلام نشان می‎دهد که همواره مردان غیور و بزرگی بوده‎اند که برای دستیابی به اهداف متعالی و سربلندی و عزت اسلام با استبداد و ظلم به مبارزه پرداخته‎اند؛ تاریخ معاصر کشور ما نیز حاکی از حضور گسترده علما و روحانیت متعهد و انقلابی در پیشاپیش هر حرکت ضداستثماری است؛ هم‌چنین در پرتو حضور در مسجد است که در جهاد و حرکت‎های انقلابی خود به پیروزی دست می‎یابند.

در جریان انقلاب اسلامی، مساجد و روحانیت در شکل‎گیری نهضت اسلامی و مبارزه علیه ظلم رژیم طاغوت نقشی بسزا ایفا نموده است؛ با آغاز جنگ تحمیلی نیز، روحانیت متعهد و انقلابی به‎منظور تبلیغ و ترویج معارف دینی و تقویت روحیه رزمندگان عازم جبهه ها شده و به‎ عنوان روحانی تبلیغی ـ فرهنگی در مناطق عملیاتی حضور یافتند؛ البته برخی از روحانیون که امامت جماعت مساجد را برعهده داشته و حضور در جبهه به‎طور مداوم برایشان میسر نمی‎شد، با فعالیت‎های تبلیغی و اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت، در شرکت مردم انقلابی ایران در جبهه ها نقش تعیین‎کننده و کلیدی داشتند.

تاکنون با عناوین گوناگون و از ابعاد مختلفی پیرامون دفاع مقدس تحقیق و پژوهش صورت گرفته است؛ لیکن هنوز ناشناخته‎های فراوانی وجود دارد که نیازمند بررسی و کنکاش دامنه‎داری است؛ هدف از این پژوهش، بررسی نقش مسجد و ائمه جماعات در دفاع مقدس بوده و کوشش شده تا جایگاه جهاد در متون دینی، حقیقت مقام مسجد، جهاد در صدر اسلام، جنگ ایران در نگاه غرب و نقش مساجد و روحانیت در جامعه ایران مورد بررسی قرار بگیرد؛ به امید آن‌که این مقاله، بازگوکننده نقش مسجد، روحانیت و ائمه جماعات دلسوز در دفاع مقدس و پیروزی ایران اسلامی باشد.

جایگاه جهاد در متون دینی

واژه جهاد در معنای عام آن، تقدیم جان و مال در راه سرافرازی اسلام و بر پاداشتن شعائر دینی تعریف شده است؛ دامنه آن بسیار گسترده بوده و جنگ در راه خدا، جهاد با نفس، امربه معروف و نهی ازمنکر و ... را شامل می شود؛ ولی جهاد به معنای خاص آن عبارت است از مبارزه مسلحانه با کفار و مشرکین؛ در این مقاله، معنای خاص جهاد موردنظر است.

دین برای هدایت انسان ها از تاریکی آمده و نباید خشونت و جنگ در آن جایی داشته باشد؛ چراکه انسان ها خواستار امنیت و آرامش بوده و از جنگ و خونریزی بیزار هستند؛ دین اسلام نیز، دین صلح، آشتی و اعتدال است؛ این دین هدیه ای از سوی خداوند به بندگان، شریعتی همه بُعدی و امیدبخش برای زندگی سعادتمند در دنیا و آخرت است؛ وقتی به دستورات این دین مبین می‎اندیشیم، آن‎را سرشار از تدبیر و دانش می‎بینیم؛ جهاد در اسلام، تنها با هدف دفاع در مقابل تجاوز و تهاجم دشمن واجب شده و مورد ستایش است؛ هنگامی که کفار به سرزمین‎های اسلامی، حمله و اموال و نفوس مسلمین را غارت کرده و مورد تجاوز قرار می دهند؛ دراین‎صورت دفاع و جلوگیری از تجاوزات آن‎ها واجب کفایی است؛ خداوند متعال در قرآن کریم دراین‎باره می‎فرمایند: «ای‎کسانی‎که ایمان آورده‎اید، هرگاه به کفار برسید، درحالی‎که برای جنگ با شما اجتماع نموده‎اند، پس به جانب ایشان پشت مگردانید ...». (انفال،16)

امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز پیرامون جهاد در راه خدا می‎فرمایند: «در راه خدا با دست‎های خود جهاد کنید، اگر نتوانستید با زبان‎های خود و اگر باز هم نتوانستید با قلب خود جهاد کنید». (بحارالانوار، ج100، ص49، حدیث23)

فتح و پیروزی نیروهای رزمنده در جهاد، درپرتو ایمان و باور قلبی میسر بوده و نقش مسجد دراین‎زمینه بسیار حائزاهمیت است؛ به‎واقع رزمندگان، تربیت یافته مساجد و روحانیت دلسوز هستند که مایه عزت و سربلندی همه مسلمانان می‎شوند؛ خداوند سبحان در قرآن، ستم‎ستیزی این‎گونه مسلمانان جهادگر و خداترس را چنین بیان می‎فرماید:

«مثل پیروان راستین پیامبر در انجیل، هم‌چون نهالی است که جوانه خویش را از زمین بیرون می‎آورد، نیرومند و استوار می‎شود و بر پای خویش می‎ایستد تا آن‌که مایه خشم و غضب کافران می‎شود». (فتح،29)

هم‌چنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) دراین‎خصوص فرمود‎ه‎اند: « هرکه در راه دفاع از دینش کشته شود، شهید است» (نهج‎الفصاحه، حدیث2057)؛ و نیز امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‎فرمایند: «به‎راستی‎که جهادیکی از درهای بهشت است که خداوند آن را برای اولیای خاص خود گشوده است؛ جهاد، جامه تقوا و زره استوار خداوند و سپر محکم اوست». (نهج‎البلاغه، خطبه 27)

حقیقت مقام مسجد

«هرگاه خدای تعالی، آفت و مرضی را از آسمان بر زمینیان فرود آورد، آن را از آبادکنندگان مسجدها برمی‎گرداند». (نهج‎الفصاحه، حدیث3290)

هنگامی‎که پیامبر رحمت از جانب خداوند مهربان به منظور ابلاغ شریعت اسلام، به رسالت برگزیده شدند، یکی از نخستین مأموريت‎های ایشان، بنانهادن پایگاهی برای اجتماع مسلمانان بود؛ میعادگاهی امن و مقدس که شایستۀ تشکیل گردهمایی مردم برای دریافت کلام وحی از سوی رسول خدا و یاران نزدیک ایشان باشد، مکانی آشنا برای طرح برنامه‎های مهم دینی، فرهنگی، اجتماعی و هرآنچه به روح انسان و جوهر انسانیت او مربوط است.

در همۀ ادیان و فرقه‎های دینی، مکانی برای عبادت وجود دارد که‎ پیروان آیین‎ها پاکیزه و با احترام به آن وارد می‎شوند، شأن ومقامش را حفظ می‎کنند، در آن‌جا با کلام نیکو یکدیگر را خطاب کرده و بی‎حرمتی نمی‎کنند،به بهترین شکل معبود خویش را عبادت می‎کنند؛ مسجد نیز میعادگاه پیروان آخرین و کامل‎ترین دین آسمانی با زیبایی، سادگی، پاکی و نورانیتی شایسته، عبادتگاهی برای آرامش روح و تسکین قلبی مؤمنان است؛ چنان‎که وقتی برای نخستین بار صدای مؤذن اسلام از مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به گوش مردم رسید، همه به‎سوی محلی که این ندای دل‎نشین از آن برجان می‎نشست، متمایل شدند؛ آری، این ندای حق بود که ضمیر انسان‎ها را بیدار می‎‎کرد تا قلبشان آن‎را نوش‎جان کند؛ آن‎روز مسلمانان مکان امن و سزاواری برای تبادل اطلاعات وآرای شان یافتند.

«مسجد مسلمین وخانه پیامبر در یک مکان است و آن‌جا مبدأ رسالت و تبلیغ، مرکز فرماندهی، محل قضاوت و سیاست و میعادگاه تجمع و تصمیمات می‎باشد» (بازرگان، بی‎تا: 3)؛ براین‎اساس صدراسلام، مهم‎ترین و اساسی‎ترین تصمیم‎گیری‎های مسلمانان دراین خانۀ روحانی اتفاق می‎افتاد، مسجد عظیم‎ترین منزلت مکانی را نزد مردم داشت، خانۀ خداو آشنای غریبان بود.

"خانۀ خدا"، این نام‎گذاری بی‎اساس نیست، اولیای ما بی‎دلیل مسجد را خانۀ خدا نام ننهاده‎اند، خانه‎ای که منسوب به وجود مقدس و لایتناهی معبود یکتا و جایگاه پاکی و نورانیت است، مکانی که پرتو انوار قدسی و رحمت و غفران الهی از آن ساطع می‎شود.

تاریخ اسلام همواره شاهد نقش مؤثر مساجد برای رساندن پیام الهی به مؤمنان و باروری استعدادهای متعالی آنان بوده است؛ مسجد به‎ عنوان یکی از قوی‎ترین وسایل ارتباط جمعی دارای آثاری بسیار مقدس‎است که شناخت و بهره‎گیری از ابعاد ارتباطی آن در استفادۀ هرچه بهتر و بهینۀ این مکان، مؤثر خواهد بود؛ قابل توجه این‌که در تحلیل جامعه‎شناختی جایگاه و کارکرد مساجد و تجمعات مذهبی، درنظر‎گرفتن جایگاه و کارکرد عناصر مسجد به‎عنوان مؤلفه‎های مهم این پایگاه اهمیتی بسزا دارد؛ طبیعی است که مجموعه‎ عناصری که تشکیل‎دهندۀ هر پدیده و نظام ساختاری آن باشد، در تغییر، تبدیل و توسعۀ آن مجموعه و یا در عقب‎گرد و ارتجاعی‎کردن فرایند آن اثری کلیدی دارند؛مهم‎ترین ارکان ساختار مسجد عبارتند از:

ـ معماری و بنا که با کارکردهای مثبت و منطبق با اهداف اولیۀ تأسیس آن، به‎جرأت می‎توان گفت ازجمله بناهای بهشتی است؛

ـ محراب که به‎واقع نمادی از حرب و مکانی برای دفاع از مبانی دین و ستیزه با دشمنان مذهب است؛ مکانی واقعی برای مبارزه و مشهدی برای شهادت؛

ـ صفوف نماز جماعت که به دلیل به‎سوی یک هدف بودن و تبعیت از قیام و قعود امام جماعت، جلوه‎گاهی از اتحاد و یکپارچگی مسلمانان است و تا زمانی‎که انسان‎ها پراکنده باشند، هیچ‎یک از ابزار اعتلای فرهنگی را کسب نکرده‎اند؛ البته کاستی در روابط اجتماعی موجب آسیب‎های روانی جامعه خواهد شد؛

ـ منبر که وسیله‎ای برای اعلام مواضع و سنبل خطابه است؛

ـ امام جماعت که او هم امام است وهم مأموم، هم مقتدای راه صواب است وهم راهنمای امت و دعوت‎کننده به ‎سوی امام.(شریف‎پور، 1380: 39 و 40)

از آن‌چه گفته شد نکتۀ ظریفی به‎دست می‎آید و آن این‌که برنامه‎ریزی شریعت برای مکانی هم‌چون مسجد، نه ‎تنها کوچک و کم ‎اهمیت نبوده، بلکه برعکس فوق‎العاده سنجیده و حساب‎شده است؛ همان‌گونه‎که سایر بخش‎ها در دین دقیق و کاربردی و درعین‎‎حال عمیق و بجاست و هرآن‌چه بنده از پرستشگاه بخواهد یا نداند که باید بخواهد در این‌جا هست.

هرچند مسجد از همان ابتدای ظهور اسلام و ساخت نخستین مسجد، به‎خاطر انجام مراسم عبادی دارای شأن و منزلتی ویژه است؛ لیکن کارکردهای دیگر آن نیز هم‌چون سیاست‎گزاری و قضاوت، رسیدگی به امور مسلمین، تدارک جنگی و ... بسیار حائز اهمیت بود.(همان: 35 و 36)

در آن‎زمان، مساجد کانون عبادت و عشق به خدا، مرکز شفقت و مهر، محل رسیدگی به مشکلات افراد جامعه، مرکز فعالیت مبارزاتی و جهاد، کانون نشر معارف و تعلیم اصول و احکام دینی و مرکزی برای اداره دولت بوده است(همان: 42)؛ هم‌چنین مساجد در صدر اسلام، جایگاهی برای به ‎دست‎آوردن آگاهی‎ و انواع دانش، محلی برای آموزش نظامی، مکانی برای اقامۀ عدل و اجرای احکام کیفری و درنتیجه مجموعه‎ای کامل و منسجم از نهادهای دینی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و نظامی بوده‎است.

هرچه از دوران ظهور اسلام دور می‎شویم؛ یعنی تا حدود نیمۀ قرن اول هجری، زمانی‎که پیروزی‎های اسلام گسترش یافته وحکومت از خلفا به اموی‎ها و عباسی‎ها انتقال می‎یابد؛ درنتیجه مساجد کم‎کم از وظایف اولیۀ خود دور می‎شوند؛ این حکومت‎ها، کارکردهای نظامی خود را به نهادهای دراختیار دولت، نقش هدایت‎گری مدیریتی و نظارت بر امور مسلمین را به دارالحکومه‎ها و وظایف آموزشی را به نهادهای فرهنگی وآموزشی رسمی و غیررسمی واگذار می‎کنند؛ مهم‎تر از همۀ این کارکردها، مساجد، نقش همکاری توأم با نظارت بر کارگزاران حکومت را به‎کلی از دست داده و تنها دارای کارکردی عبادی آن‎هم به نوع صوری، بی‎محتوا و کم‎اثر می‎شوند. (همان:42)

پس‎از گذشت دوران‎های رونق مسجد، زمان‎هایی نیز بر مسلمانان گذشت که می‎توان آن را عصر رکود مکان پرکاربردی هم‌چون مسجد دانست و محدود به زمان کمی نیز نمی‎شد؛ چرا که از فضای مساجد، تنها برای اقامۀ نماز استفاده می‎شد و در مواقع دیگر تعطیل بود؛ همان‌گونه‎که اکنون در بسیاری از کشورهای اسلامی این چنین است؛ در همه‎جای شهر به‎وفور ساختمان مسجد وجود دارد، اما فقط در پنج نوبت نماز برگزار شده و سپس در آن بسته می‎شود؛ چیزی مغایر با آن‌چه اسلام دستور داده و مطابق با خواسته قدرت‌های حاکم؛ زیرا مسجد، مکانی برای کسب معرفت، خداشناسی و پرورش فضائل اخلاقی است و آنان آگاهی مردم را به زیان منافع خود می‎دانند؛ هم‌چنین به این نکته نیز‎ واقف هستند که مسجد فعال، مردم‌ِ آگاه و فرهیخته می‎پرورد و نهادهای مذهبی با کارکردهای اجتماعی، بیشترین جاذبه را برای افراد جامعه دارند.

جهاد در صدر اسلام

پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به عنوان آخرین فرستادۀ خداوند و والاترین انسان، به امر پروردگارش با نژادپرستی و استثمارظالمانۀ انسان‎ها مبارزه و دیگران را نیز به آزادگی سفارش می‎فرمود‎ند؛ ایشان، از خانۀ خدا مردم را به ستم‎ستیزی و مبارزه با ظلم دعوت نموده و در همان مکان نیز به سازماندهی و هماهنگی نیروها و طراحی نقشه ها می پرداختند؛ با نگاهی به تاریخ بنای نخستین مسجد توسط رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) درخواهیم یافت که بنای این مسجد در برهه‎ای از زمان رسالت آن حضرت اتفاق افتاد که ایشان درحال مبارزه علیه مشرکان بودند؛ بنابراین پایه و اساس مسجد در دوران مبارزاتی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) صورت پذیرفته و به مرکزی برای قیام و جهاد علیه کفار تبدیل شده بود؛ رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) و پیروان ایشان، فعالیت‎های متعددی را در مسجد انجام داده و تنها به بُعد عبادی آن بسنده نمی‎کردند؛ ایشان به‎طور مرتب در مسجد گردهم آمده و پیرامون مسائل دینی با یکدیگر گفتگو می‎نمودند؛ هم‌چنین در هنگام جنگ‎ها این مسجد بود که به پایگاهی برای حضور سپاهیان، مشورت با آنان و برنامه‎ریزی برای جنگ‎ها تبدیل شده بود؛ مسجد در زمان صلح یا جنگ در خدمت جامعه بود و نتیجه جنگ‎ها و برخوردهای نظامی توسط مشاوران جنگی در مسجد به اطلاع مردم می‎رسید.

جنگ ایران در نگاه غرب

تجاوز ارتش بعث عراق به شهرهای غرب و جنوب ایران، نوزده ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و چند روز بعد از پاره کردن پیمان الجزایر توسط صدام حسین اتفاق افتاد.

در آغاز جنگ، نیروهای مسلح کشور ایران از آمادگی چندانی برای مقابله با دشمن برخوردار نبودند؛ چراکه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تنها به بازسازی کشور و آرامش کشور می اندیشیدند؛ به همین دلیل نظامیان عراق در ماه های نخستین حمله به ایران، موفق به تصرف چند شهر مرزی در غرب و جنوب شدند؛ اگرچه صدام حسین، موضوع اختلافات مرزی را دلیل حمله به ایران و وقوع جنگ بیان می کرد، ولی دولت عراق به دلیل این اختلافات با ایران، تنها داوطلب اجرای نقشه های از پیش تعیین شده نظام های لائیکی غرب بود؛ به واقع ایران تمامی الگوهای موردنظر غرب درخاورمیانه را از بین برده و باصراحت، مذهب تشیع را احیا کرده بود؛ برهمین اساس آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در طول چند ماه قبل از وقوع جنگ تحمیلی، ایران را با مشکلات بسیاری هم‌چون محاصره اقتصادی، تهدیدات نظامی، تبلیغات سیاسی ـ روانی برضد انقلاب اسلامی مواجه کرده بودند؛ با شروع جنگ نیز، به اقدامات خود ادامه داده و از دولت بعث عراق حمایت کردند.

ایران در جنگی نابرابر قرار گرفته بود و غرب در انتظار قبول شکست از طرف کشور ایران؛ ولی ایمان و اعتقاد محکم رزمندگان در پرتو تبلیغات روشنگرانه و تأثیرگذار روحانیت، بسیج تمام مردم برای دفاع از سرزمین خود و حضور گسترده آن ها طی هشت سال موجب ناامیدی حامیان صدام از سقوط ایران شد؛ در نتیجه با پذیرش قطعنامه598از جانب ایران، جنگ خاتمه یافته و کشور عراق از سوی سازمان ملل به عنوان «شروع کننده جنگ» نام برده شد؛ بدین ترتیب جنگی که زمانی توسط قدرت های جهان وبه دست صدام به جمهوری اسلامی تحمیل شده بود، بدون دستیابی به اهدافشان به پایان رسید.

نقش مسجد و روحانیت در جامعه ایران

«مسجد و منبر در صدراسلام مرکز مناسبت‎های سیاسی بوده است؛ جنگ‎هایی که در اسلام شده است، بسیاری از آن‎ها از مسجد طرحش ریخته می‎شد؛ مسجد جایی بوده که از آنجا می‎شده است مناسبت‎های سیاسی، منبرهم جایی بوده است که محل خطبه‎ها بوده است».(خطبه‎های سازنده و سیاسی:81)

گاه پدیده‎های اجتماعی و فرهنگی چنان در تاروپود یک جامعه یا فرهنگ تنیده‎ شدهاند که تجزیه و تحلیل و برجسته نمودن آن‎ها بدون نگاه کلان به آن جامعه و فرهنگ و تاریخش قابل بررسی نیست؛ موضوع مسجد نیز در تاریخ و فرهنگ اسلامی ما ازجمله آنان است؛ چه‎بسا انحراف در تحلیل‎ها و نتیجه‎گیری نادرست ازهمین نقطه آغاز ‎شده است؛ برهمین ‎اساس مقوله‎هایی مانند مبارزه، انقلاب، جنگ و مسائل مشابه دیگر باید در درون یک سیستم و درمجموعۀ منسجمی که تمامی آنها مؤثر بر یکدیگر هستند، بررسی شود؛ ازاین‎رو نگاهی اجمالی به مقطعی از تاریخ انقلاب داریم؛ سپس سیر جامعه‎ای که باپشتوانۀ عظیم اعتقادی و ایمانی و با رهبری پیشوایی برگرفته از تشیع علوی که بدون‎شک منحصر به فردترین سیستم رهبری در عالم است، پس از یک مبارزۀ طولانی سرخ و نفس‎گیر و موفق به خلق یک انقلاب با هویتی اسلامی که برای جهان آن‎روز کاملا ناشناخته بود متفاوت از سیستم‎های مدیریتی متداول در دنیا یعنی انقلابی با مدیریت یک مرجع عالم به فقه اهل‎بیت، متقی، مجاهد، آگاه به زمان و سیاست‎ها و جریان‎های حاکم بر جهان وبخصوص شناخت ویژگی‎های جامعۀ خویش بابرپایی نظامی حکومتی مبتنی برارزش‎های اسلام، با جوانانی پرشور که آگاهانه وعاشقانه پیرو رهبر خویش آمادۀ هرگونه جان‎فشانی‎اند.

از دیرباز، مساجد به‎عنوان جغرافیای معنوی مدنیت اسلامی و ائمۀ جماعات در جایگاه علمای دین و حلقۀ اتصال جامعۀ مؤمن با امامت و رهبری و مرجعیت، نقشی ویژه‎ داشتند؛ بدیهی است مساجد جامع در رأس این جریان و سایر مساجد بسته به جامعیت و مرکزیت‎شان از یک سو و امامان جمعه و جماعت با توجه به شخصیت‎های فردی و سوابق مبارزاتی و علمی‌شان از سوی دیگر هر کدام به نوعی در آگاهی‎بخشی و ترویج شرایع دین تأثیری بسزا داشته‎اند.

دوران انقلاب

با توجه به این‌که در دوران نهضت اسلامی ایران، از سال 1342 و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، تمام رسانه‎های گروهی و ارتباط جمعی در اختیار رژیم شاه بود؛ هم‌چنین نیروهای انقلابی از امکان هرگونه فعالیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی محروم بودند؛ درنتیجه مساجد، رسانۀ ارتباط جمعی مناسبی برای آگاهی مردم و اطلاع‎رسانی و پایگاهی باارزش به ‎منظور سازماندهی و هدایت انقلابی ملت بودند. (همان: 128)

انقلاب اسلامی ایران به‎عنوان یک جنبش اجتماعی بااستفاده از مساجد فراگیر شد؛ شبکۀ مساجد و جلسات مذهبی همانند حلقۀ رابط میان علما، رهبران انقلاب و مردم انقلابی بودند که وظیفۀ بسیج مردم را در جهت مخالفت با سیاست‎های حاکم برعهده داشتند.(همان: 7)

مرحوم آیت‎الله طالقانی پیرامون شروع انقلاب از مساجد و حضور گسترده و فعال مردم در آن، این گونه‎گفته‎اند: «انقلاب ما از مسجد شروع شد و باید در مسجد ادامه پیدا کند، اسلام اصیل را باید در مساجد فرا گرفت که نه کمونیسم است نه کاپیتالیسم، بلکه اسلام است... هیچ چیزی نمی‎تواند جای مسجد را بگیرد، نه کلیسا، نه دانشگاه ،نه مدارس و نه پادگان‎ها؛ دنیا را باید از طریق مساجد نجات دهیم، البته نه مسجدی که فقط ختم و دعا باشد که مانند مسجد پیامبر دنیا را بلرزاند». (الهی، بی‎تا: 27 و 28)

مساجد، همواره کانون‎هایی تأثیرگذار بوده که با برنامه و تدارک کافی در صحنه حضور داشته‎اند؛ بدون شک مساجدی که تحت ولایت امامی پارسا، انقلابی، برخورداراز اخلاقیات نیکو، مردمی، خلاق برای چگونگی جذب نیروهای جوان و تربیت و سازماندهی نسل نو هستند، باعث رونق وشکوفایی فرهنگ دینی در بین جوانان و حضور پرشور و حماسه‎ساز آنان برای دفاع از میراث انقلاب و جمهوری اسلامی است.

مساجد به پایگاه‎های نیرومند انقلاب اسلامی و سنگرهای مستحکم مبارزه تبدیل شدند؛اقشار انقلابی به‎روش وفاق گروهی در درون این پایگاه‎های عظیم محلی با مسئولیت‎های دینی،تصمیمات انقلابی و تعاون اجتماعی آشنا شده و خود را برای یک نبرد طولانی به‎منظور حاکمیت بر سرنوشت خویش آماده کردند؛ درهمین رابطه امام امت از مسجد به‎عنوان "سنگر" یاد کردند. (شریف‎پور، 1380:84)

در نهادهای مذهبی همچون مساجد همواره گروه‎هایی از مسلمانان، سازمان‎های غیررسمی تشکیل داده و در جهت تحقق اهداف متعالی اسلام و احیای برخی کنش‎های اجتماعی پیوسته هم‌چون همکاری، هم‌یاری و دگریاری و نیز نفی کنش‎های اجتماعی گسسته‎ای چون رقابت و ستیزه تلاش می‎کردند. (همان: 10)

بنا به اعتمادی که مردم به ائمۀ جماعات داشتند، کارکرد حقوقی و قضایی مساجد از عمده اموری بود که درمحور اجتماعی بسیار مؤثر می‎نمود؛ ازاین‎رو ائمۀ جماعات مشاور مردم بوده و نقش راهنما را ایفا می‎کردند؛ به‎گونه‎ای‎که اکثر مردم در مسائل اجتماعی و خانوادگی به امام جماعت ـ که مورد وثوق و اعتماد آن‎ها بود ـ رجوع کرده و از نظرات‎ ایشان بهره‎مند می‎شدند. (همان: 73)

از شاخص‎ترین فعالیت‎های تبلیغی که به‎ یقین بیشترین تأثیر را در مسائل فرهنگی ـ اجتماعی جامعه نیز داشته،‎ سخنرانی و خطابه بوده‎است؛ مردم مؤمن به‎ویژه اهالی مسجد،اغلب آگاهی‎های اجتماعی ـ مذهبی خود را ا ز همین شیوه دریافت می‎کردند؛ چرا که رسانه‎های گروهی آن دوران، اعم از رادیو، تلویزیون و نشریات در خدمت اهداف اسلام‎زدایی و دین‎ستیزی حکومت شاهان بودند. (همان:129)

براساس آیۀ: «ان الصلوه تنهی عن الفحشاء والمنکر» (عنکبوت: 45 )، اهل مسجد بهترین پرهیزکاران و دور از بزهکاری‎های اجتماعی هستند؛ گویی مساجد به‎ خاطر قداست و حرمت مکان‎های مذهبی،از نوعی بازدارندگی اجتماعی برخوردارند(همان: 72)؛ هم‌چنین مساجد در محله‎ها وظیفۀ راهبری مردم را در امور اجتماعی به‎ عهده داشته و در صورت بروز هرگونه مشکل اجتماعی در رفع آن پیش‎قدم بودند؛ از دیگر محورهای اجتماعی مساجد و جلسات دینی، دگریاری بوده که خود نوعی همکاری، به‎ویژه در بحران‎ها و مواقع حساس است؛این فعالیت‎ها در حوادثی چون سیل و زلزله پررنگ‎تر شده و مسجد و اهالی مسجد، از بهترین عناصر فعال برای کمک‎رسانی بودند. (همان: 68)

کارکرد دیگر مساجد، سازماندهی و هدایت اجتماعی است که روحانی محل با بهره‎مندی از سیره و اخلاق اولیای دین، به‎خوبی این وظیفه را انجام می‎داد؛ مساجد پایگاه تجمع نیروهای انقلابی و مبدأ حرکت تظاهرات و ابراز اعتراض‎های مردم بود. (همان: 69)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی

خوشبختانه مساجد پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دوباره سامان یافته و به هویت دیرینه خویش بازگشتند؛چرا که مساجد سال‎های بسیاری توسط شاهان و سلاطین از اهداف اصلی‎شان دور مانده و در غربت به سر می‎بردند؛ رونق اولیه به مساجد بازگردانده و به مثابه زمان پیامبر میعادگاه مسلمانان شد؛ افراد انقلابی، مردم را از اوضاع زمان و مشکلاتی که جامعه با آن درگیر بود، آگاه‎کردند و غیراز نماز و دعا، عبادات دیگری نیز در آن مکان معنوی برگزار می‎شد؛ عباداتی مانند رهانیدن مردم از نادانی، پرورش اندیشه‎ها و مطلع‎کردن آنان از سیرۀ نبوی با ایراد خطابه، تشویق و ترغیب مردم به شرکت پرشور در نماز جماعت، استفاده از امکانات متنوع مسجد ازجمله کتابخانه یا نوارخانه و غیره که در اختیار عموم قرار می‎گرفت، کلاس های گوناگونی همچون آموزش قرآن و احکام اسلامی، مسائل عقیدتی ـ سیاسی، آموزش های نظامی(تاکتیک، تکنیک و روش مقابله با حملات شیمیایی، میکروبی، رادیواکتیو)که توسط اشخاص تحصیل‎کردۀ حوزه و دانشگاه و افراد خبره برگزار می‎شد.

پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه1357موجب شد تا نقش روحانیت شیعه به عنوان نیروی سیاسی ـ بومی و بسیار مهم در مرکز تحلیل های پژوهشگران قرار گیرد؛ البته روحانیت پیش از این و در یک قرن و نیم اخیر نیز، بارها در صحنۀ سیاست و اجتماع و مبارزه با استعمار و سلطۀ بیگانگان پیشتاز و فعال بوده و همیشه بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورهای اسلامی تأکید کرده است؛ لیکن انقلاب اسلامی را می‎توان نخستین حکومتی دانست که براساس آرمان و اهداف مطمح نظر روحانیت به ‎نتیجه رسید؛ اسلامی و شیعی‎ بودن ایدئولوژی انقلاب ایران، مهم‎ترین دلیل این مدعاست؛ ازاین‎رو هرگونه شناخت و مطالعه دربارۀ انقلاب اسلامی و پیامدهای آن بدون بررسی دقیق و همه‎جانبۀ نهاد روحانیت و نقش تحولی آنان ناقص و ناکافی خواهد بود. (نقیب زاده و امانی، 1382: 11)

روحانیون ایران از اوایل دهۀ 60 با احراز پست‎های مختلف مانند ریاست مجلس، ریاست جمهوری و فرماندهی کل نیروهای مسلح، مهم‎ترین نقش را در ابعاد وسیع برنامه‎ریزی استراتژی جنگ و نیز با حضور داوطلبانه و به صورت رزمی ـ تبلیغی در جبهه‎ها در ابعاد کوچک‎تر نقشی مهم در روند دفاع مقدس داشته‎اند. (همان: 263)

دوران دفاع مقدس

«این مساجد است که نهضت را درست کرد؛ در عهد رسول‎الله هم و بعد از آن‎ هم تا مدت‎ها مسجد مرکز اجتماع سیاسی بود، مرکز تجیش جیوش بود، محراب یعنی مکان حرب، مکان جنگ، هم جنگ با شیطان وهم جنگ با طاغوت ...» (امام خمینی(ره))

درهر جامعه، مردم امیدوارانه با درنظرداشتن ارزش‎هایی برای دستیابی به آرمان‎های خویش تلاش‎کرده و باحفظ ارزش ها و پایبندی به اصول حاکم بر جامعه، از کشور و شرافت آن نگاهبانی می کنند.

به‎یقین در همه جای دنیا مردم با هر آیین و مذهبی، نسبت به وطن شان تعصب دارند و اگر قدرتی قصد تجاوز به آن را داشته باشد، با تمام توان از آب و خاک سرزمین خود دربرابر او دفاع کرده و ایستادگی می‎نمایند؛ حال اگر قدرت‎ها با یکدیگر تبانی کرده، رؤیای دست‎درازی به وطن، دین و آیین و فرهنگ یک ملت را در سر پرورانده و آن ‎را هدف قرارداده باشند، تکلیف چیست؟ آن‎هم ملتی که نسبت به همۀ این‎ها عِرق دارد، ملتی که آیین و فرهنگش ریشه‎دار است، شریعتش را با آگاهی پذیرفته و به آن عشق می‎ورزد و مادر وطن را آسان رها نمی‎کند.

روزهای زیادی نبود که مردم ایران از ستم مزدوران دین‎فروش و وطن‎فروش رها شده، کم‎کم طعم خوش آزادی و آن‌چه با ذره‎ذرۀ جان به بهایی گزاف به‎دست آورده بودند، را می چشیدند که تهاجم علنی و اشغال قدرت‎ها آغاز شد.

«در 31شهریور1359رژیم بعثی عراق با تصمیم وطرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، جنگی تمام عیار را علیه این کشور (ایران) آغاز کرد؛ رئیس جمهور عراق با ظاهرشدن در برابر دوربین های تلویزیون عراق و پاره کردن قرارداد 1975آن قرار داد را یک طرفه زیرپاگذاشت». (برجی دیزجی و دیگران، بی تا: 492)

از آغاز قرن نوزدهم، روحانیون به‎طور فعال در رویدادهای مهم سیاسی کشور مشارکت کرده و به‎ پیشینه و تجربۀ سیاسی مهمی مجهز شدند؛ بنابراین صنفی دارای اشراف کامل به امور سیاسی کشور توانستند بسیاری از جنبش‎ها را هدایت کنند. (نقیب زاده و امانی، 1382: 98)

بلافاصله بعد از آغاز جنگ، روحانیون از یک سو با بیانیه‎های مختلف،مردم را به خونسردی و حفظ آرامش دعوت نموده و از سوی دیگر آن‎ها را برای دفاع تشویق کردند. (همان:275)

بسیاری از روحانیون از طریق جایگاه‎های نمازجمعه و با استفاده از سایر رسانه‎های جمعی، مردم را به مقاومت و همیاری در جبهه‎ها دعوت می‎کردند؛ اما مهم‎ترین اثرگذاری روحانیت در صحنۀ جنگ، حضور پرشور روحانیون در مقام مبلغ و مبارز در جبهه‎های دفاع بود. (همان: 279)

کاملا واضح و آشکار است که نظامی نوپا و جوان در چنان اوضاعی با تکیه بر توان بالقوه عظیم که از نظر منابع انسانی واقتصادی وموقعیت استثنایی استراتژیک منطقه‎ای دور نیست به ابرقدرت انقلابی منطقه‎ای و جهانی تبدیل شود، ابرقدرت‎های حاکم بر جهان چنین وضعیتی را برنمی‎تابند و به‎همین‎خاطراز آغازین روزهای پیروزی انقلاب هجوم پنهانی آن‎ها برای توقف این حرکت آغاز شد که نقطۀ عطف فتنه‎ها تحمیل یک جنگ نابرابر و همه‎جانبه بر ملت مظلوم اما مقاوم و مقتدر ایران بود؛ بدیهی است پس‎از فروپاشی نظام ستم‎شاهی، نیروهای نظامی کشور که می بایست مدافع امنیت مرزها و حاکمیت نظام باشند، هنوز انسجام لازم و شایسته را با مدیریت نظام اسلامی و انقلابی تازه‎بنیان نیافته‎ و آمادگی کافی برای دفاع نداشته باشند؛ موضوع مهم‎تر‎ آن‌که مسئلۀ جنگ فراتر از رویارویی دو ارتش در دو کشور همسایه بود، بلکه به واقع ایران باید در جبهه‎ای می‎جنگید که تمامی کفر پشت‎ سر ارتش عراق و مدافع منافع او بودند؛ البته در آن موقعیت حساس یکی ازفرازهای حکمت شگفت‎انگیز حضرت امام یعنی دستور تأسیس سازمان بسیج صادر می‎شود؛ بسیج و کمک همه جانبه از نیروهای مردمی و تشکیل ارتش بیست میلیونی.

مدیریت صحیح بحران، مهم‎ترین نقطۀ قوت هر سیاست‌مدار است؛ هجوم ناگهانی علیه هر کشوری، سیاست‌مداران آن را در برابر بحران شدید داخلی و خارجی قرار ‎داده و چگونگی کنترل و مسلط‎‎‎شدن بر اوضاع جدید، میزان موفقیت سیاست مداران را رقم می‌زند. (همان: 271)

نخستین اقدام روحانیت پس‎از پیروزی استراتژی، حفظ نیروی دفاعی کشور بود؛ به رغم این‌که بسیاری ازگروه‎های تندرو و چپ‎گرای انقلاب، انحلال ارتش طاغوتی را شعار می‎دادند، ولی امام و سایر روحانیون سعی کردند ضمن پاک‎سازی امرای ارتش، انسجام آن‎را حفظ نموده و برای دفاع از کشور، ارتش را تقویت کنند. (همان: 264)

حضور روحانیون در جبهۀ دفاع را می توان از دو بعدبررسی نمود: نخست، حضور رزمی و نظامی در کنار سایر اقشار مردم که به‎صورت داوطلبانه انجام می‎گرفت؛ دوم، حضور تبلیغی روحانیت و نقش آنها در افزایش روحیۀ رزمندگان در جبهه؛ به‎یقین تعداد شهدای روحانی در جنگ بیانگر حضور گستردۀ این قشر در جبهه است. (همان: 283)

با شروع تجاوز آشکار دشمن به خاک میهن و کشتار مردم بی دفاع مناطق غرب و جنوب کشور، روحانیان انقلابی و آگاه،با گرد هم آوردن مردم در مساجد، آنان را از نقشۀ شوم دشمنان باخبر می نمودند؛ هم‌چنین از ملت دعوت می‎کردند که برای دفاع از میهن و اعزام به جبهه آماده شوند؛ در بیشتر اوقات خیل داوطلبانی که برای نام‎نویسی به مساجد می‎آمدند، با مدیریت روحانی و پیش‎نماز محل و همکاری جوانان دیگر سازماندهی شده و برای آموزش‎های نظامی گسیل می‎شدند؛ امام خمینی (ره) دراین باره می فرماید: «درهر نقطه که هستید مردم را برای جنگ و درگیری با آمریکا و اذناب خونخوارش، چون عراق آماده کنید که جنگ جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است و میهن از جان عزیزتر ما امروز منتظراست تا یکایک فرزندان خود را برای نبرد با باطل مهیا سازد؛ ما برای میهن عزیزمان تا شهادت یکایک سلحشوران ایران زمین مبارزه می‎کنیم و پیروزی ما حتمی‎است». (بنی لوحی، 1378: 40)

براین باور بوده و هستیم که آن‌چه مردم ایران را از مردم همۀ دنیا جدا می‎کند، ازجان‎گذشتن برای حفظ ارزش‎ها و اعتقادات است؛اگرچه در همه‎جای دنیا جان، قیمتی‎ترین است، ولی برای ایرانی بهای شرافت، عزت‎، استقلال و رهایی از همه چیز والاتر و گرامی تر است؛ به‎همین‎ خاطر ایستادند، جان دادند، ولی وطن را به بیگانه نداده و دین محمدی و فرهنگ و آیین ایرانی را حفظ نمودند؛ عبایی(ره) نماینده امام و سرپرست دفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم پیرامون حضور گسترده و تأثیرگذار روحانیت در جبهه ها می گوید:«مکرراَ نامه‎هایی از طرف فرماندهان سپاه و ارتش به ما رسیده است که نوشته‎اند حضور روحانیون در جبهه‎ها باعث تقویت روحیۀ رزمندگان می‎باشد و ما وقتی خبر آمدن روحانیون را می‎شنویم، بیشتر خوشحال می‎شویم تا وقتی که خبر رسیدن تجهیزات را به ما می‎دهند؛ چون وقتی یک طلبۀ فعال و یک گویندۀ قوی در جبهه تبلیغ می‎کند، روحیه رزمندگان به نحو چشم‎گیری ارتقا می‎یابد و برروی کارایی نظامی آن‎ها تأثیری بسزا می‎گذارد» (روزنامه اطلاعات، 11/12/1363: 7)؛ هم‌چنین «بر طبق آمار موجود طی سال 1361بیش‎از سه‎هزار نفر، سال 1363شش‎هزار و هشت‎صد نفر، سال 1364هشت‎هزار نفر و سال 1365هفت‎هزار نفر روحانی به جبهه‎های جنگ اعزام شده‎اند». (روزنامه جمهوری اسلامی، 24/10/1366: 4)

مهم‎ترین مسأله در بسیج نیروهای کشور برای دفاع آن‎است که نخبگان جامعه بتوانند ضرورت دفاع و نبرد را برای مردم بیان و آنها را به مشروعیت دفاع و نبرد قانع نمایند؛ چنان‌چه ملت به ضرورت جنگ و مشروعیت آن ایمان آورد، داوطلبانه برای دفاع به‎پا خواهد خواست و اگر ملتی به ‎هردلیل استدلال نخبگان جامعه را برای جنگیدن نپذیرفت، تجهیزات دفاعی و جنگ‎افزارها و سایر عوامل زور و تهدید نخواهد توانست مردم را وادار به جنگیدن نماید؛ درنتیجه مهم‎ترین وظیفۀ نخبگان درگیر جنگ هر کشور آن‎است که مشروعیت دفاع را برای ملت خود ثابت کند؛ روحانیت نیز با توجه به ابزارهای احکام شرعی و احکام قانونی و نهادهای تبلیغی، خود نقشی مؤثر در روشنگری تودۀ مردم و تشویق آن ها به دفاع داشتند (نقیب زاده و امانی، 1382: 275)؛ آیت الله رفسنجانی دراین خصوص خطاب به روحانیون رزمنده می گوید: «شما سربازان عزیز امام زمان (عج) هستید و یکی از ادلۀ مقاومت و استقامت مردم کشور ما حضور افراد امثال شماها در میان تودۀ رزمندۀ بسیجی داوطلب می‎باشد و شاید مهم‎ترین عامل، همین مسئله باشد ... آن روزی که روحانیت برای خودش یک حساب جداگانه‎ای از مردم باز نکند و خودش را از مردم جدا نداند، می‎تواند برای اسلام خدمت کرده و مبلّغ واقعی اسلام باشد... مردم وقتی که می‎بینند شماها که آن‎ها را دعوت به جهاد کرده‎اید، خودتان هم در میدان‎ها همراه آنها در جهاد هستید ایمان‎شان محکم‎تر می‎شود...». (روزنامه جمهوری اسلامی، 24/10/1366: 12)

در اغلب جنبش‎های توده‎ای ایران، علما نقش کلیدی در برانگیختن توده‎های مسلمان داشته‎اند؛ علما به‎صورت قهرمانان عدالت و مدافع فقرا بوده‎ و مردم، آنان را به منزلۀ افرادی به‎شمار می‎آورند که در مواقع لزوم می‎توانسته‎اند هم در برابر قدرت داخلی و هم در برابر نیروهای خارجی ایستادگی کنند. (آرکدی، 1378: 125 و 126)

روحانی مسجد، گاه با تقویت روحیۀ مردم از طریق آیات و روایات پیرامون جنگ‎های صدر اسلام و گاه با یادآوری مجاهدت‎های امیرالمؤمنین (علیه السلام) و یاران ایشان و تبیین و تشبیه همه را به ‎سوی وحدت و همکاری با یکدیگر دعوت می‎نمود؛ که البته تک‎تک افراد احساس تکلیف می‎کردند به‎گونه‎ای که همکاری و وحدت، یکی از مهم‎ترین عوامل پیروزی به‎شمار می‎رفت؛ همه اقشار از زن و مرد، کهنسال و خردسال در برابر وضعیت پیش آمده حس وظیفه داشتند و در همه کارها همیاری می‎کردند؛ آن که توان جسمی داشت در جبهه‎ها حضور پیدا می‎کرد، آن که توان مالی داشت کمک مالی، آن که هیچ ‎یک را نداشت پشت جبهه کمک‎رسانی می‎کرد، همۀ اصناف از مکانیک، آشپز، پزشک، راننده، خیاط و ... بسته به مهارت‎شان همکاری می کردند و در رأس آن ها روحانیون پیشتاز بودند.

بدیهی است مساجدی که دارای امام جماعت باتقوا، دردآشنا و در رأس آن فعالیت خالصانه بوده و با اندیشه‎های خلاق و نو، فضا و امکانات را برای پیشبرد اهداف معنوی، دینی، فرهنگی و اجتماعی به‎کار می‎گیرد، نقشی والا در موفقیت و پیشرفت آرمان‎های مقدس جامعۀ اسلامی ایفا می‎کند؛ افزون بر این امام جماعتی که با برنامه و هدفمند، پروسه‎های ارزشمند فرهنگی را با علاقه و اشتیاق مدیریت کرده و برای گشایش کانون‎های مختلف از نیروهای جوان، خلاق ومستعد جهت آموزش نسل نو کمک می‎گیرد، قادر است تا علاوه بر پرورش استعدادهای بالقوه و نهفته، آنها را در خدمت تعالی فرهنگ و اخلاق قرار دهد؛ بنابراین با توجه به نقش ارزندۀ ائمۀ جماعات در ارتقای سطح اندیشه‎ها و گسترش کردار نیک در بین مردم، تأمین آگاهی‎های همه‎جانبۀ ائمۀ محترم جماعات و به روزگردانی دانش آنان از ضرورت‎های ادارۀ امور مساجد است؛ هم‌چنین ایجاد توانمندی بایسته جهت آمادگی برای انجام رسالت خطیرشان در شکوفایی نهادی دارای شئون گسترده و ابعاد مختلف به رشد و تعالی افراد جامعه کمک شایانی می‎نماید؛ بی‎تردید شخصیتی که مسئولیت ادارۀ اموری بنیادین را در مرکز دینی شهر اسلامی به عهده دارد برای جذب مردم، تشکیل حلقه‎های متنوع دینی، علمی، فرهنگی، هنری، سیاسی، اجتماعی و حتی نظامی، و سازماندهی آن‎ها با بهره‎گیری از نیروهای کارآمد، متعهد و منظم، نقش محوری و اساسی دارد؛ چنین شخصی از بینش عمیق مذهبی، دیدگاه وسیع و چندبعدی، بیان ساده و شیوا، تخصص کافی، توانایی علمی، آراستگی ظاهری و حتی سلامتی و توانمندی جسمی برخوردار است؛ او همراه، صمیمی و دلسوز مردم و به ‎دوراز تکبراست.

امام جماعت با پیش‎بینی آن‌چه برای شکوفایی اندیشۀ نسل نو و شوق و رغبت آنان به حضور در مسجد نیاز است؛ هم‌چنین با شناسایی کارکردهای مختلف این مرکز معنوی و مردمی، ساماندهی امکانات و مدیریتی توانمند ترتیبی می‎دهد که آن مکان، مرکزی برای ترویج معارف اصیل اسلامی، خانه‌ای برای رشد و پویایی جوانان و پشتوانۀ برادری آنان و عاملی برای ارتقای میزان آگاهی عموم باشد؛ چنان‎که سنت حسنۀ پیامبر و موجب خوشنودی ایشان و خداوند مهربان نیز هست.

یادی از گذشته

وقتی آن مارش آشنا از مناره‎های مساجد پخش می‎شد، مساجدی که پایگاه و یار همیشگی اعزام بود، قلب ها از شور شیرین رفتن وهیجان جان‎کاه چگونه ماندن آکنده بود و بسیار اتفاق می‎افتاد که پدر با فرزندش، دو یا سه برادر با هم یا چند نفر از یک خانواده عزم رفتن داشتند، لب ها می‎خندید و چشم ها می‎بارید؛ آنها که می‎رفتند، خندان و آنان‎که باید می‎ماندند،گریان.

پیشاپیش افراد اعزامی روحانی مسجد قدم برمی‎داشت؛ بارها برای مردم از شجاعت‎ها و فداکاری‎های مبارزان صدر اسلام و همراهی‎شان با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) سخن گفته و کلام حق را که می‎فرماید: " والذین هاجروا وجاهدوا فی سبیل الله ...فلهم اجرا عظیما ولنهدینهم سبلنا..." را تلاوت کرده بود، از ایمان به عقیده و جان‎فشانی در راه حق و عدالت، از حنظله، از مصعب بن عمیر، از یاران با اخلاص امام حسین (علیه السلام) و از حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در میان رزمندگان، راجع به کشته‎شدن درراه دفاع از مقدسات واهداف بزرگ سخن گفته و آیۀ "ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون" را تلاوت کرده بود، و اکنون زمان عمل است، زمان رفتار به گفتار، زمان اثبات ایمان به عقیده، هنگام درنگ نیست، غیر از مسئولیت جهاد، تعهد ارشاد گردان‎های اعزامی را نیز بر دوش خویش حس می‎کند، رسالت مساعدت روحی ـ روانی افراد با اوست، روحانی شأن روحانی دارد.

فضای روحانی و حماسی زمانی را به یاد می‎آورد که خیل جوانان و نوجوانان با شور و شوق از پایگاه‎های مردمی مساجد برای دفاع مقدس اعزام می‎شدند؛ تنها کسانی می‎توانند این سخنان را درک کنند که لااقل در یکی از آن مراسم اعزام حضور داشته‎اند؛ مادران و خواهران و همسران و فرزندانی که با چشمانی بیدار و اشکبار از غم برجا‎‎ماندن و دستانی فداکار که خوراکی‎های پاک برای مردم آورده بودند؛ عده‎ای عطر گل محمدی همراه با اصالت ایرانی را در فضا افشانده و جمعیت را صفا می دادند؛گروهی نیز بر دستان نورستگان مشتاق رزم و شهادت گل نثارمی‎کردند؛ جمع یکی بود و یکی جمع، از خود گذشتگی در کردار معنا می‎شد.

غمی که در چشمان مشایعت‎کنندگان دیده می‎شد، نه از جدایی و هجران بلکه از برجاماندن بود؛ غصه می‎خوردند که چرا آنان می‎روند و اینان می‎مانند؛ همان غمی که اکنون در چشمان بسیاری از جانبازان واقعی می‎توان دید.
نتیجه گیری

تاریخ چندصد ساله ایران، سرشار از فراز و نشیب های فراوانی است که حاکی از مبارزه ملت غیور ایران در برابر ظلم و استبداد حکومت ها و حضور بیگانگان در کشور به منظور استثمار کشور است.

مسجد، پایگاهی مردمی و تنها رسانه ارتباطی میان مردم و روحانیت برای شکل دهی به حرکت های انقلابی و تجهیز نیروی مردمی جهت مبارزه با ظلم و ستم است؛ یکی از دوران هایی که مردم ایران بار دیگر ایستادگی کرده و حضوری گسترده داشتند، زمان جنگ ایران و عراق بود؛ حضور یکپارچه مردم در صحنه جنگ و حتی پشت جبهه برای کمک رسانی به رزمندگان، نشان از وطن دوستی و صیانت از آیین و فرهنگ اسلامی دارد؛ البته نباید از پیوند ناگسستنی روحانیت با سیل خروشان مردمی و تلاش ائمه جماعات مساجد در جهت ارتقای سطح فکری و تقویت باورهای دینی مردم را نادیده گرفت؛ اکثر آنان عمر خویش را برای دفاع از شرافت، انسانیت، آزادی اندیشه و عدالت ومبارزه با ستم و بی‎عدالتی گذرانده بودند؛ روحانیت در طول جنگ نیز با حضور در جبهه های حق علیه باطل و اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت، روح معنوی را در جبهه حاکم نموده و در برخی مواقع با جانفشانی در این راه به حضور خود معنا بخشیدند.

اکنون نیز با گذشت سال ها از پایان جنگ، مساجد و روحانیت آن در جذب خانواده ها و جوانان و آگاهی به آنان از خطرات تهاجم فرهنگی و چگونگی مقابله با آن نقشی کلیدی و تعیین کننده دارند.

فهرست منابع

ـ گوستاولوبون، روان‎شناسی توده‎ها، ترجمه کیومرث خواجوی‎ها، تهران، روشنگران، سال1371.

ـ نیکی، آر ،کدی، چرا ایران انقلابی بوده است؟ ،فصلنامه گفت‎وگو، شماره ،26سال 78.

ـ روزنامه اطلاعات، مورخ 11/12/1363.

ـ علی بنی‎لوحی، مبانی دفاع از دیدگاه امام خمینی، تحلیل مقایسه ای در دفاع مقدس، تهران، دانش معاصر، 1378ص40.

ـ روزنامه جمهوری اسلامی، مورخ 30/10/1366.

ـ احمد نقیب‎زاده و وحید امانی زوارم، نقش روحانیت شیعه در پیروزی انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.

ـ علی برجی دیزجی ودیگران، روزها و رویه‎ها، تهران، رامین، ج،1ص492.

ـ محمدعلی الهی، روز قهرمانان، تهران، اداره عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، بی تا،

ـ زمرشیدی، سیری در نماسازی مساجد درادوار اسلامی، نشریۀ مسجد، ش 37و38

ـ مهدی بازرگان، مسجد و اجتماع، بی نا، بی جا، بی تا،

ـ رضا شریف‎پور، مسجد و انقلاب اسلامی، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1380