موانع مؤثر بر حضور زنان و دختران در مسجد
-
احمد سلامی
۱۳۹۵/۱۱/۱۱
عدم توجّه به فواید و ثمرات حضور بانوان در مسجد عاملی است که می تواند دیدگاه بانوان را در مورد حضور در مسجد دچار تردید کند. در این زمینه توجه به تاریخچه ایفای نقش مسجد در پیشبرد اهداف دینی، از صدر اسلام تا زمان حاضر، از جمله جایگاه حیاتی مسجد در اتفاقات منجر به پیروزی انقلاب سال 57 و نیز اوضاع و احوال کشور در زمان جنگ 8 ساله می تواند مؤثر باشد.
به نام خدا
می توانیم موانع حضور بانوان در مسجد را به دو دستۀ کلی تقسیم کنیم:
1- موانع نظری و شناختی 2- موانع انگیزشی و روانی.
هریک از این دو دسته خود شامل عنوان های مختلفی می شوند.
منظور از موانع معرفتی، مجموعه عواملی است که ذیل محور کافی نبودن آگاهی های دینی و عدم درک درست از اقتضائات زمانه و کم توجهی به جایگاه محوری مسجد در تاریخ اسلام، منجر به آن می شود که حضور در مسجد امری کم اهمیت تلقی گردد و در نتیجه به لحاظ نظری، توجیه کافی نداشته باشد. به عنوان مثال مسئلۀ حکم فقهی حضور زن در مسجد که در اولین مقالۀ مسجد و بانوان، اشاره ای اجمالی بدان داشتم، یکی از این چالش های معرفتی است. در این زمینه تنها به ذکر یک نکتۀ تازه اکتفا می کنم: وقتی از حضور زنان در مسجد سخن می گوییم، باید بدانیم که صرفاً به انجام واجبات یا مستحبات مربوط به حیطۀ عبادیات اشاره نداریم، بلکه مسجد را پایگاهی برای اقامه نماز به معنای واقعی کلمه و ارتقای بینش دینی و تحقق عملی تأثیرات اقامه نماز در کاهش آسیب های فردی و اجتماعی می دانیم. رویکرد معرفتی ما نسبت به موضوع حضور بانوان باید چنین باشد. البته خوب می دانیم که به لحاظ عملی فاصله ای بسیار با تحقق این امر داریم که به عوامل متعددی مانند جدیت متولیان و اهتمام ایشان وابسته است.
عدم توجّه به فواید و ثمرات حضور بانوان در مسجد عاملی است که می تواند دیدگاه بانوان را در مورد حضور در مسجد دچار تردید کند. در این زمینه توجه به تاریخچه ایفای نقش مسجد در پیشبرد اهداف دینی، از صدر اسلام تا زمان حاضر، از جمله جایگاه حیاتی مسجد در اتفاقات منجر به پیروزی انقلاب سال 57 و نیز اوضاع و احوال کشور در زمان جنگ 8 ساله می تواند مؤثر باشد.
دستۀ دوم یعنی موانع روانی شامل موضوعاتی است که به انگیزه های فرد مربوط می شود. یک زن ممکن است به لحاظ نظری، متوجّه اهمیت حضور در مسجد و ثمرات آن باشد، اما انگیزۀ او برای این حضور کافی و وادار کننده نباشد. این عدم انگیزه خود معلول عوامل متعددی است که برخی از این عوامل، درونی و مربوط به خود فرد و برخی دیگر بیرونی است.
عوامل انگیزشی درونی، شامل مواردی مانند کم بودن تعهدات دینی، تنبلی، درگیر زندگی روزمره شدن و غفلت می شود که در این زمینه تذکر و موعظۀ نیکو می تواند راهگشا باشد.
اما در مورد عوامل بیرونی که منجر به کاهش انگیزۀ بانوان برای حضور در مسجد می شود، چند مسئله مطرح است. بخشی از این معضل، مربوط به نحوۀ مواجهۀ مسجدیان و به ویژه بانوان مسنّ مسجدی با سایر زنان و دختران است. برخورد نامناسب بانوان مسجدی به ویژه افراد مسن که جمعیت زیادی از حاضران در تمام مسجد را به خود اختصاص داده است، تأثیر مستقیم بر کاهش حضور دختران جوان و زنان میانسال دارد. متأسفانه باید اذعان کرد فاصله و شکاف میان نسل های قدیم و جدید که امکان گفتگو و فهم متقابل را کاهش داده است، منجر به دوری هرچه بیشتر آنها از یکدیگر شده است. باید از جانب هر دو طرف، بازبینی هایی صورت گیرد. با تجربه ها و زنان متعلق به نسل گذشته، آغوش خود را برای جوان ها بگشایند و به چشم غریبه و بیگانه به آنان ننگرند و در فکر و رفتار خود اصلاحات اساسی انجام دهند. گاهی دیده می شود که برخی از این افراد جای مخصوصی در مسجد برای خود تعیین می کنند و از حضور دیگران در آن جا خودداری می کنند. امثال این رفتارها باید کنار گذاشته شود. جوانان نیز خود را تافتۀ جدابافته نپندارند و راه گفتگو با نسل های پیشین را بیابند و بی پروا به تعصبات گذشتگان خود حمله نکنند و آنها را یک سر زیر سؤال نبرند. اگر این مفاهمه اتفاق بیفتد، خود عاملی برای تشدید انگیزه های زنان به ویژه دختران جوان می شود.
افراد مسجدی هریک باید خود را مبلّغ مسجد بدانند و با برخوردهای سنجیده و حساب شده، شرایط را برای حضور اطرافیان خود در مسجد فراهم کنند و قدمی هر چند کوچک برای انگیزه دادن به دیگران بردارند.
بخش دیگری از عوامل بیرونی، مربوط به مناسب نبودن بخش زنانۀ مساجد است. مهیا نبودن شرایط فیزیکی حضور بانوان از موانع جدی انگیزشی حضور آنها در مساجد است. زن ها به جزئیات و عناصر زیبایی شناختی التفات بیشتری دارند و این امر باید در تجهیز بخش زنانه به فاکتورهایی که هم بر ایجاد آسایش نمازگزاران و هم بر غریزۀ زیباطلبی آنان مؤثر باشد، درنظرگرفته شود. پاکیزگی و تمیزی اولین و مهمترین مسئله است و پس از آن راحتی و زیبایی. ما برعکس می بینیم اهمیتی که معمولاُ به بخش بانوان داده می شود به مراتب کمتر از بخش مردانه است. این در حالی است که زنان جزئیات را دقیق تر و عمیق تر می بینند و ممکن است گاهی یک ناملایمتی کوچک در روند حضور آنها در مسجد خلل ایجاد کند. البته ذکر این نکته ضروری است که اهداف و انگیزه های حضور در مسجد که همانا عمل به دستورات الاهی و قدم برداشتن در راه ایجاد جامعه آرمانی دینی است، هرگز نباید مغفول واقع شود. اما مسئله این است که خانه خدا باید بهترین خانه ها باشد. مسجد باید تمیزترین و زیباترین مکان های هر محله و منطقه باشد. نمازگزاران زیبایی مسجد را می بینند و لذت می برند، اما فریفتۀ آن نمی گردند و از اهداف خود غافل نمی شوند.
یک معضل دیگر مربوط به پَرت بودن بخش زنانه از فضای مرکزی و محوری مسجد و پشت پرده بودن زنان است که در این زمینه باید فکری اساسی شود. هنگامی که در مراسمات مسجد مانند سخنرانی های مذهبی، زنان به طور کلی پشت پرده قرار می گیرند و هیچ ایده ای برای جلب توجه آنها و دل سپردن ایشان به مباحث، اجرائی نمی شود، معضلاتی مانند گفتگوهای زیاد برخی بانوان اتفاق می افتد و بعد برخوردهای نامناسب با این معضل و بیان برخی لطیفه های زننده، قطعاً تأثیر منفی می گذارد.
به نظر می رسد یکی از ریشه های بروز این موانع بیرونی که بیان شد، آن است که هیئت امنای اکثر قریب به اتفاق مساجد، تماماً مرد هستند و در حلقۀ تصمیم گیرانِ مسجدی حضور کمرنگ یا به تعبیر بهتر عدم حضور بانوان، حفره ای ایجاد کرده است که مستقیما بر اوضاع و احوال بخش زنانه مساجد تأثیر منفی گذاشته است. به همین دلیل است که تصمیم هایی که به بانوان مربوط می شود، معمولاً مورد غفلت واقع می شود و اهمیتی بدان داده نمی شود. خوب است حداقل یک خانم در تصمیم گیریهای مربوط به مسجد شرکت داشته باشد تا بتواند منتقل کننده مشکلات و نیازهای مسجد در زمینه بانوان باشد و از این طریق، زمینه برای حضور هرچه بیشتر و جدی تر بانوان در مساجد فراهم گردد.