بسم الله الرحمن الرحیم
ناخودآگاه وقتی اسم بصیرت را میشنویم پنجرهای در ذهنمان به سمت مسجد و حسینیه باز میشود، زیرا بهترین مکان برای بصیرت بخشی به نسل جوان و در مقیاس بزرگتر، دنیا همین اماکن مقدس هستند، جایی که مردم در چند نوبت و هرروز بدون اینکه اجباری در کار باشد به آنجا میآیند و با اعتقاد به مطالبی که در آنجا گفته میشود گوش میدهند. به عنوان نمونه در رأس این مراکز در زمان ما حسینیه امام خمینی رحمه الله است که وقتی مقام معظم رهبری ایراد سخنرانی میکنند جهان به گوش است تا از رهنمودهای ایشان استفاده کنند و دیگری حسینیه جماران است که در زمان حضرت امام کار بصیرت بخشی به دنیا را برعهده داشت و حتی بعد از رحلت ایشان این بصیرت بخشی ادامه دارد.
در پهنه هستی مدام بین حق و باطل نبرد بوده و هست و جبهه باطل به دنبال راهی برای نفوذ و رخنه در سپاه حق است که این امر با ایجاد فتنه و غبارآلود کردن فضا برای آنان فراهم میشود. و اساسا فتنه معنایش همین است همانطور که امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند: «وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَق فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِیهَا الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَى فَمَا یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّه»[1]«فتنه معنایش این است که یک عدهای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند و فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهرهی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند.»[2] در چنین فضایی که دشمن مدام در حال کار و نقشه بر علیه اسلام و انقلاب است بهترین راه مقابله با آن بیداری و بصیرت افزایی یک ملت است به تعبیر مقام عظمای ولایت «فتنهها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنهانگیز دستش کوتاه میشود.»[3] و یا اینکه « امروز روشنگریِ دینی مهمترین زرهی است که جامعهی اسلامی ما میتواند بر تن خودش بکند و در مقابل حملات دشمن بایستد.»[4] با روشن شدن این مطالب نقش مسجد در بصیرت بخشی و روشنگری بیشتر احساس میشود چنانچه که در بیانی که از امیر مومنان نقل شد ایشان راه برون رفت از شبهات را برای اولیای حق نور یقین بیان داشتند که این نور یقین همان بصیرت و روشنگری است، همانطور که در طول تاریخ علمای اسلام نیز اینگونه بودهاند «در نظام اسلامی وظیفهی علما فقط گفتنِ مسئلهی نماز و روزه نیست، مردم را بیدار می کنند، هوشیار می کنند، حقایق را به مردم می گویند، بصیرتافزایی می کنند.»[5]
سزاوار است در این نوشتار ابتدا به نمونههای دیگری از مساجد بصیرت بخش اشاره کرده و بعد به مولفههای مسجد بصیرت افزا و روشنگر بپردازیم:
مقام اول: مسجد محل بصیرت و روشنگری
در صدر اسلام مسجد جایگاه خاصی داشت تا حدی که اداره حکومت، عبادت و ... در مسجد برگزار میشد. چون در این زمینه در سایت مقالهای با عنوان بررسی کارکردهای فرهنگی مسجد در صدر اسلام نوشته شده توضیح بیشتر را به آنجا ارجاع میدهیم.
بعد از رحلت پیامبر از بین مسلمین و اختلاف در مسئلهی امامت، عدهای از مهاجرین و انصار بر علیه خلیفه اول در مسجدالنبی شروع به صحبت و روشنگری کردند، که نخستین شخص، خالد بن سعید از مهاجرین بود که به خلیفه اول گفت به یاد نداری که پیامبر در روز بنی قریظه خطاب به جمعی از مهاجرین و انصار فرمود: «إِنَّ عَلِیّاً أَمِیرُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ أَوْصَانِی بِذَلِکَ رَبِّی»[6]
در زمان امیرالمومنین نیز، شواهد فراوانی بر این امر وجود دارد که به عنوان مثال بخش خطبههای نهجالبلاغه بیشتر در مسجد و برای روشنگری بوده است. ایشان در رد شایعاتی مبنی بر دست داشتن در قتل خلیفه سوم خطبهای ایراد فرمودند تا با روشنگری فتنه را بخوابانند.[7]
در دوران معاصر نیز که حضرت امام در نجف تبعید بودند به اصرار بزرگان آنجا در مسجد شیخ انصاری که در بازار واقع شده بود به درس پرداختند.[8] در این مسجد تمام بیانات و اعلامیهها و بحث ولایت فقیه ایشان شکل گرفت که جریانی در کشورهای اسلامی به راه انداخت.
مقام دوم: مولفههای مسجد بصیرت بخش و روشنگر
مقام دوم از جنبههای بساری حائز اهمیت است زیرا برای اینکه به رسالت مسجد برسیم باید بدانیم رمز موفقیت پیشینیان در این کار چه بوده است و چه عوامل و مولفههایی باعث شده تا بتوانند بوسیله مسجد چنین تاثیراتی عمیق را بر جامعه خود داشته باشند. به همین دلیل لازم است تا در این بخش به مولفه های مسجد بصیرت بخش و روشنگر بپردازیم:
1.رصد فتنهها و عکسالعمل به موقع:
اولین مطلبی را که در مورد مسجد روشنگر باید مورد توجه قرار داد این است که وقتی میشود بصیرت بخش و روشنگر بود که در متن قرار داشت و اوضاع و احوال را رصد کرد و از فتنهها و انحرافات آگاه بود و الا اگر خود را کنار بکشیم و در جریان قرار ندهیم و فقط به مباحث دیگر بپردازیم جایی برای روشنگری نمیماند. پس باید اول فتنه را شناخت، بعد در مقابل آن موضع گرفت. مقام معظم رهبری میفرمایند: «گاهی سکوت کردن، کنار کشیدن، حرف نزدن، خودش کمک به فتنه است. در فتنه همه بایستی روشنگری کنند؛ همه بایستی بصیرت داشته باشند.»[9]امیرالمومنین میفرمایند: «کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَب»[10] البته باید توجه به منظور حضرت داشت و برداشت ناصحیح از آن نکرد مقام معظم رهبری در توضیح این حدیث میفرمایند: «بعضیها در فضای فتنه، این جملهی «کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَب » را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار! اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که به هیچ وجه فتنهگر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود.[11] متاسفانه بسیار بودهاند علمایی که مورد سوء استفاده دشمنان قرار گرفته و خود و جامعه را به انحراف گشاندهاند. که نمونههایشان هم در قرآن و هم در تاریخ بسیار است.
2.خود اهل بصیرت بودن:
در ضربالمثل های قدیمی معروف بوده که «کوری عصاکش کور دیگر شد» که در این وضعیت خدا میداند چه به سر آنان خواهد آمد. این نکته بسیار مهم است که ما برای بصیرت بخشی و روشنگری ابتدا باید خود روشن و بصیر باشیم بعد دیگران را دستگیری کرده و به یقین و روشنی دعوت کنیم. در فرمایشات مقام معظم رهبری این نکته بسیار پررنگ است آنجا که میفرمایند: «بصیرت مهم است. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. آدم گاهی میبیند که متأسفانه بعضی از نخبگان خودشان هم دچار بیبصیرتیاند؛ نمی فهمند؛ اصلاً ملتفت نیستند. یک حرفی یکهو به نفع دشمن می پرانند؛ به نفع جبههای که همتش نابودی بنای جمهوری اسلامی است به نحوی. نخبه هم هستند، خواص هم هستند، آدم های بدی هم نیستند، نیت بدی هم ندارند؛ اما این است دیگر. بیبصیرتی است دیگر.»[12]
3.روشنگری بدون تعصب و حاکمیت تعلقات جناحی:
اگر بخواهیم کلام ما اثر بخش باشد باید مخاطب به ما اعتماد داشته باشد که ما حرفمان به خاطر او و دغدغهای که نسبت به او داریم است. نه اینکه منفعت خودمان یا جناحی که در آن هستیم این اقتضا را داشته تا این موضع را اتخاذ نماییم. در نوشتههای قبل چون در این مورد توضیح داده شده به همین مقدار بسنده کرده و فقط به بیان فرمایشی از مقام معظم رهبری اکتفا میکنیم: «یکی از کارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقائق را بدون تعصب روشن کنند؛ بدون حاکمیت تعلقات جناحی و گروهی و بر دل آن گوینده. اینها مضر است. جناح و اینها را باید کنار گذاشت، باید حقیقت را فهمید. در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود. چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند.»[13]
4.استفاده از روش های ناب و اثرگذار:
ابزار انتقال مطلب به مخاطب بسیار مهم است گاهی اوقات یک فیلم، یک تصویر کار چندین صفحه کتاب را میکند. یا اثر یک سخنرانی برابر با یک کتاب قطور است. به شرط اینکه طوری ایراد شود که مخاطب را جذب نماید. روحانی محترم باید در این زمینه از روشهای اثرگذار استفاده کند تا بتواند به این مهم دست پیدا کند به عنوان نمونه در زمان ما استفاده از تاریخ اهل بیت علیهم السلام بسیار مناسب است تطبیق مردم زمان اهل بیت با مردم امروز، علل کنار گذاشتن امیر مومنان و یا تنها ماندن امام حسن یا غربت امام حسین علیهم السلام بسیار اثر بخش است اهل بیت نیز از این روشها استفاده میکردند مقام معظم رهبری در تبیین یکی از روشهای اهل بیت میفرمایند: «امروز مثل خیلی از دوران های دیگر تاریخ، ما - جریان ولایت و دوستداران ائمّه علیهمالسّلام - به تبیین احتیاج داریم؛ گفتن، بیان کردن، روشن کردن و حقایق را در معرض بینایی و دانایی انسان ها قرار دادن. اگر اهمیتِ تبیین نبود، امام صادق علیهالسّلام شاعری مثل «کُمیْت» را آن گونه مورد عنایت قرار نمیداد؛ یا امام هشتم علیهالسّلام «دِعبل» را؛ یا امام چهارم علیهالسّلام «فرزدق» را. شعرای معروفی که شما اسم هایشان را شنیدهاید - مثل فرزدق، کُمیْت و دیگران - اینها سلمان زمان خودشان نبودند؛ اینها در مقایسهی با اصحاب عالیمقام ائمّه، خیلی متوسّط بودند. نه معرفتشان به قدر معرفت «زراره» و «محمدبنمسلم» و امثال اینها بود؛ نه فعّالیت شان در محیط اهل بیت زیاد بود. اما شما میبینید امام از اینها تجلیلی میکند که از خیلی از اصحاب بزرگوار خودش نمیکند؛ چرا؟ بهخاطر تبیین. چون اینها در یک جا حرفی زدند و نکتهای را روشن کردند که مثل خورشیدی بر ذهن ها و دل ها تابیده و حقیقتی را برای مردم روشن کرده است.»[14]
کتابنامه
[1] . نهج البلاغه،شریف رضی، محقق و مصحح، صبحی صالح، قم، هجرت، اول، 1414ق. خطبه38، ص81.
[2] . دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی،29/10/88.
[3] . همان، بیانات در خطبههای نماز جمعه،8/5/78.
[4] . همان،بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان کرمان،11/2/84.
[5] . همان، بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 15/12/92.
[6] .الخصال، ابن بابویه، محمدبن علی، محقق و مصحح، علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، اول، 1362، ج2، ص462.
[7] . نهج البلاغه،شریف رضی، محقق و مصحح، صبحی صالح، قم، هجرت، اول، 1414ق. خطبه30، ص73.
[8] .پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مجله فرهنگ زیارت، شماره6، تیرماه 11389، خاطرات: امام خمینی و سالهای حضو در نجف، به کوشش سید مجید آب لشکری.
[9] . مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 2/7/1388.
[10]. نهج البلاغه،شریف رضی، محقق و مصحح، صبحی صالح، قم، هجرت، اول، 1414ق. حکمت1.
[11] . مرکز حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 2/7/1388.
[12] .همان، بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر، 5/5/1388.
[13] .همان، بیانات در دیدار اعضای دفتر رهبری و سپاه حفاظت ولی امر، 5/5/1388.
[14] .همان، بیانات در دیدار جمعی از مداحان، 18/6/1380.