بسم الله الرحمن الرحیم
راوی می گوید: در گیرودار جنگ بودیم که دیدم پسرکى به سوى ما آمد که چهره اش همچون قرص ماه می درخشید و در دستش شمشیرى بود و پیراهنى به تن داشت و نعلینى که بند یکى از آن دو نعلین پاره بود. ابن نفیل ازدى (از لشکریان عمر سعد) وقتی پسرک را دید گفت: به خدا قسم من به او حمله خواهم کرد! و همین کار را کرد و با حمله ای بر پسرک، سر او را از هم شکافت. پسرک بر زمین افتاد و فریاد زد: اى عموجان! عمو مانند باز شکارى لشکر را شکافت و چون شیر خشمناک بر ابن نفیل حمله کرد و چنان ضربتی به او زد که فریادش را لشکریان شنیدند. راوی می گوید گرد و خاک که بر طرف شد دیدم حسین علیه السلام بالاى سر پسرک ایستاده و او از شدت درد، پا به زمین می کشد. حسین فرمود: از رحمت خدا دور باشند کسانی که تو را کشتند! به خدا بر عمویت دشوار است که او را بخوانی و پاسخت ندهد، یا پاسخت دهد ولى پاسخش سودى به تو نبخشد. قسم به پروردگار که ستمکاران بر عمویت بسیار و یاران او اندکند. سپس حسین او را بر سینه خود گرفت و از خاک برداشت و من می دیدم که پاهاى پسرک به زمین کشیده می شد. پرسیدم: این پسرک که بود؟ گفتند: او قاسم بن حسن بن على بن ابى طالب علیه السلام بود.(مفید، 1413: 2، 107)
مسئولان گروه که به اراده و توانایی پسرک، اعتماد پیدا کرده بودند، به او اجازه دادند که در جبهه بماند. از آن پس او به اتفاق دوستش محمد رضا در سنگری در خرمشهر مستقر شدند. با هجوم تانک های دشمن، سنگر آنها، محاصره و در اثر تیراندازی نیروهای عراقی، محمدرضا زخمی می شود. پسرک هرطور که شده، دوستش را به پشت خط می رساند و خود به سنگر برمی گردد. تانک های عراقی نزدیک و نزدیک تر می شوند و به طرف محل استقرار عده ای از رزمندگان می روند. پسرک در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و تعداد دیگری در دست دارد، به سمت تانک ها به راه می افتد. تیری به پای او می خورد و از ناحیه پا مجروح می شود. با این حال از حرکت نمی ایستد و از لابلای امواج تیر که از هر سو به سمت او می آید، با هر سختی که شده، خود را به تانک پیشرو می رساند. ضامن نارنجک درون دستش را می کشد و تانک را منفجر می کند و خود نیز به شهادت می رسد. این انفجار باعث می شود که سایر تانک ها عقب نشینی کنند و نیروهای مستقر در آنها پا به فرار بگذارند. در نهایت حلقه ی محاصره شکسته می شود و با رسیدن نیروهای کمکی، دشمن اجازه ی ورود پیدا نمی کند. (فهمیده، 1391) هنگامی که که خبر شهادت پسرک به امام می رسد، ایشان می فرمایند: رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگ تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید. (خمینی، 1361: 14، 73)
*
این دو داستان، دو برگ از تاریخ بودند که حضور به موقع و مؤثر نوجوانان در عرصه های نبرد را که حساس ترین لحظات تاریخی هستند، به تصویر می کشد.
نوجوانی به عنوان سنی که محل تجمع امیدها و آرزوهای بزرگ و نشاط و نیروی درونی فعال است، همیشه در برهه های تاریخی، سرنوشت ساز بوده است. امام صادق علیه السلام راجع به اهمیت سنین نوجوانی می فرمایند: «إِنَّ أَحَبَّ الْخَلَائِقِ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى شَابٌّ حَدَثُ السِّنِّ فِی صُورَةٍ حَسَنَةٍ جَعَلَ شَبَابَهُ وَ جَمَالَهُ فِی طَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى ذَاکَ الَّذِی یُبَاهِی اللَّهُ تَعَالَى بِهِ مَلَائِکَتَهُ فَیَقُولُ هَذَا عَبْدِی حَقّاً؛ دوست داشتنی ترین افراد نزد خدا، نوجوان زیبارویی است که جوانی و زیبایی خود را برای خدا و در راه طاعت او قرار دهد. خدای متعال به وجود چنین نوجوانی بر فرشتگان مباهات می کند و میفرماید: این بنده حقیقی من است!» (دیلمی، 1408: 120)
روز هشتم آبان ماه یاد آور ایثار و جانفشانی نوجوان با ایمانی است که برای زنده ماندن اسلام و مقابله با دشمن متجاوز، در همان روزهای آغازین حملة رژیم بعثی عراق، دست به کار بزرگی زد که بنیانگذار انقلاب او را رهبر خود و دیگران خواند. به همین مناسبت، این روز به نام روز بسیج دانش آموزی نامگذاری شد تا نقش بی بدیل نوجوانان بسیجی در شکل گیری و بقای نظام جمهوری اسلامی، در ذهن ها ماندگار شود.
نوجوانان این کشور از همان ابتدای شکل گیری انقلاب با تأسی به الگوهای دینی جاودانی نظیر قاسم بن الحسن، همپای بزرگترها و گاهی پیشتر از آنان، در انجام فعالیت های انقلابی ممتاز بودند. همچنین حضور مؤثر آنان در دفاع 8 ساله بسیار حائز اهمیت است، به گونه ای که مطابق آمار رسمی منتشر شده از شهدای جنگ تحمیلی، آماری بین 33 تا 36 هزار نفر برای شهدای دانش آموز ذکر کرده اند که نشان از حضور پررنگ این طیف سنی در جبهه ها دارد. (شهدای نوجوان کشور، 1394) شهید محمد حسین فهمیده تنها یکی از 33 هزار نوجوانی است که با شور و شعور توأمان، پا به عرصة نبرد گذاشتند تا به دشمن ثابت کنند در هر سنی که باشند، اجازة تجاوز به خاک میهن و تعرض به آرمان های والای اسلامی را نخواهند داد. بسیار شنیده ایم از نوجوانانی که به خاطر کم بودن سن و عدم صدور مجوز برای حضور در جبهه، اقدام به دست کاری شناسنامه های شان می کردند. این اقدامات را نمی توانیم تنها به شور و هیجان مقطع نوجوانی نسبت دهیم و بگوییم که غلیان احساسات در این دوران، سبب انجام این حرکات می شد. اگر این مطلب صحیح بود، چه توجیهی برای تعبیر امام خمینی داشتیم که ایشان در مورد یک نوجوان 12 ساله، از مقام و منزلت رهبری او بر دیگران سخن می گویند؟ در انتساب جایگاه رهبری به یک نوجوان، نمی توان دید عمیق و بصیرت را نادیده گرفت. قطعا باید بدانیم فهم و معرفت در چنین اقدامی دخالت داشته وگرنه جایی برای جان فشانی هایی اینچنین نمی ماند. در این زمینه، مطالعة وصیت نامه های شهدای نوجوان، بسیار راهگشاست. شهید فهمیده در وصیت نامه خود چنین می نویسد:
«هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم... آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملت های زیر سلطه آزاد شوند... من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا این که به معشوق خود یعنی «الله» برسم. و بحق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم می بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله ...» (فهمیده، 1394)
بسیج که یکی از ثمرات پربرکت انقلاب و به معنای حضور همیشگی همة اقشار مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب در صحنه های حساس و مورد نیاز است، در طول انقلاب در قالب های مختلفی تشکیل شده و توانسته در سنین مختلف و در مشاغل و فعالیت های گوناگون، افراد مستعد و باانگیزه را به فعالیت های استحکام بخش و موثر ترغیب کند. یکی از این تشکل ها، بسیج دانش آموزی است.
بسیج دانش آموزی محلی برای شکوفا شدن استعدادهای دانش آموزان در زمینه های گوناگون و آماده سازی آنها برای مبارزة همه جانبه با دشمنان انقلاب است. بار سنگین مسئولیت حفظ انقلاب و دستاوردهای آن بر دوش کسانی است که نیروی کافی برای تلاش در جهت رشد و پیشرفت کشور دارند یعنی نوجوانان و جوانان امروز. نوجوانانی که از اتفاقات دوران انقلاب و جنگ هیچ ندیده و متعلق به دورة سی سال پس از آغاز حکومت هستند، قطعا باید با جنس حکومت و ویژگی های آن آشنا شوند. آغاز راه انقلابی گری و آشنایی با مبانی انقلاب، دوران نوجوانی است. اگر نوجوانان در محیط های آموزشی خود که بهترین زمان و مکان برای پیشرفت های فکری و عملی آنهاست، تنها محدود به دانستنی های آموزشی رسمی شوند و عرصه ای برای بروز استعدادها و توانایی های خود در زمینه های مختلف نداشته باشند، تبدیل به انسان هایی بی هدف و ساکن خواهند شد که نه تنها در پیشرفت و اعتلای اسلام و نظام جمهوری اسلامی نقشی نخواهند داشت، بلکه احیانا به واسطظ تبلیغات وسیع نیروهای مخالف و جاذبه های آنها، راهی در مخالفت با آرمان های اسلامی و ارزشی خواهند پیمود.
موقعیت شناسی و درک زمان و مکان از نکات بسیار مهمی است که باید نوجوانان با آن آشنا شوند. در این زمینه ارائة الگوهای ملموس و نزدیک به زمان، بسیار تأثیرگذار خواهد بود. شهید حسین فهمیده به عنوان نوجوانی که زمان و مکان زیست خود را شناخت و توانست با انتخابی از سر آگاهی و بصیرت، راه خود را در پیش بگیرد، یکی از این الگوهاست.
البته نباید از این نکته غفلت شود که رشد همزمان جنبه های آموزشی و پرورشی در فعالیت های بسیج دانش آموزی باید به طور جدی مورد توجه باشد. بسیج نباید محلی برای عرض اندام نیروهای کم سواد یا بی سواد باشد. با توجه به تاکیدات فراوان رهبری در زمینة رشد علم در کشور و مخاطب قرار دادن نوجوانان و جوانان به عنوان طلایه داران این حرکت، لازم است نیروهای بسیجی علاوه بر کسب آمادگی های مهارتی در زمینه های مورد نیاز، در زمینه ی رشد تحصیلی نیز بیش از دیگران اهتمام و جدیت داشته باشند.
رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای خطاب به نوجوانان فرمودند: پیشرفت کشور نیازمند حرکت علمی بسیار قوی است که پایههایش را باید در محیط های دانشآموزی ایجاد کرد و به همین دلیل است که «درس خواندن» مهمترین کار دانشآموزان و عبادت به شمار میآید. (خامنه ای، 1380) ایشان در دیدار نوجوانان دانش آموز، دینداری را بال دوم حرکت و پیشرفت جامعه دانستند و فرمودند: «عزیزان نوجوان و جوان میتوانند با تعهد به ظواهر دینی، افزایش معرفت دینی و بویژه تقویت ارتباط معنوی با پروردگار، دله ای خود را به نور ایمان و جذبه الهی، آباد و روشن و مملو از عشق و امید سازند.» (همان) همچنین توصیه نوجوانان به قرائت قرآن، تأمل در معانی آیات این کتاب الهی و نماز، همواره در کلمات مقام معظم رهبری دیده می شود.
منابع:
1. خامنه ای. سیدعلی (1380)، دیدار اعضای مجلس جوانان دانشآموز با رهبر انقلاب، 12/7/1380، سایت: http://www.khamenei.ir (دسترسی در 6/8/94).
2 . خمینی، سید روح الله (1361)، صحیفه نور، ج 14. تهران: سازمان چاپ و انتشارات.
3 . دیلمى. حسن بن محمد (1408)ق، أعلام الدین فی صفات المؤمنین، قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام.
4 . شهدای نوجوان کشور (1394)، آمار شهدا، http://shahid-nojavan.com، 28/1/94 (دسترسی در 6/8/94).
5 . فهمیده. محمدحسین (1391)، زندگینامه، http://www.HAMSHAHRIONLINE.ir، 16/11/91، کد مطلب: 200137 (دسترسی در 5/8/94).
6 . فهمیده. حسین، وصیتنامه، http://www.hatampouri.ir (دسترسی در 6/8/94).
7 . مفید. محمد بن محمد (1413)ق، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج2، قم: کنگره شیخ مفید.