مساجد تهران چقدر در پیروزی انقلاب نقش داشتند؟

 ۱۳۹۳/۱۱/۱۸
مساجد در دوران نهضت عظیم امام خمینی(ره) توانستند جایگاهی برتر همچون صدر اسلام بیایند. مساجد جلیلی، لرزاده، هدایت، قبا و مساجد بازار تهران هر یک در منطقه خود مرکز فعالیت های انقلابی بودند.

مسجد جلیلی؛ روایتگر تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی

آیت الله مهدوی کنی نامی است که در بررسی نقش مسجد جلیلی در کوران حوادث انقلاب، بارها به آن برمی خوریم. امام جماعت این مسجد در قبل از انقلاب که با دعوت از وعاظ و چهره های انقلابی، مسجد جلیلی را تبدیل به سنگری مستحکم در برابر رژیم طاغوت کرده بود.

استاد شهید مطهری از جمله سخنرانان این مسجد بود که مباحثی چون راه گریز از ایمان، چپ گرایی و مادی گرایی را مطرح می کرد که سبب جذب خیل عظیمی از مردم می شد و گزارشی از ساواک از حضور ۶۰۰ تن در سخنرانی های وی خبر می داد. شهید باهنر نیز از دیگر شخصیت هایی بود که با حضور در مسجد جلیلی سرچشمه خرافه پرستی را که از اصل دین به دور بود، بیان می کرد.

به طور کلی مسجد جلیلی در انتخاب افراد دقت کافی به عمل می آورد تا رشته پیوند میان مسجد و مخاطبان آن حفظ شود و پس از تعطیلی مسجد هدایت و حسینیه ارشاد، این مسجد جلیلی بود که کانون تجمع مخالفان و به تعبیر ساواک پایگاه عناصر متعصب مذهبی وابسته به گروه ها و دسته جات برانداز مطرح شد و سخنرانان مذهبی بنا به دعوت آیت الله مهدوی کنی در آن حضور یافته و از شیوه آیت الله طالقانی پیروی می کردند.

آیت الله مهدوی کنی خود نیز از سخنرانان اصلی مسجد به شمار می رفت. وی پس از برپایی نماز پیرامون مسایل مختلف از جمله مسئله حکومت اسلامی به سخنرانی می پرداخت. در بحبوحه انقلاب مهم ترین مسئله مورد بحث تعیین نوع حاکمیت برای کشور بود. این نوع از سخنرانی ها مخاطبان خاصی داشت چنانچه جلسات مربوط به اقتصاد، دانشجویان این رشته را به پای سخنرانی های او می کشاند. روحیه انقلابی آیت الله مهدوی در کنار شخصیت های مطرحی که برای وعظ و سخنرانی به این مسجد دعوت می شدند، نشانی از رویارویی علنی مسجد جلیلی با دستگاه پهلوی بود. رویارویی سخت که عاقبت در کنار مجاهد سایر انقلابیون در جای جای کشورمان، تومار رژیم طاغوت را برای همیشه در هم پیچید.

 مسجد هدایت، هدایتگر انقلابیون

مسجد هدایت در تاریخ مبارزاتی خود، سال هایی را به خاطر می آورد که ملت ایران در جهت احقاق حق شان در ملی کردن صنعت نفت به پا خواسته بود. اهمیت این مسجد به دلیل امام جماعت نام آشنای آن، یعنی مرحوم آیت الله طالقانی بود که این مسجد را از یک تکیه ساده به چنان جایگاه شایسته ای رساند. این عالم جلیل القدر از سنگر مسجد هدایت به حمایت و پشتیبانی از نهضت ملی نفت می پرداخت. حمایت ایشان از نهضت ملی به سنگر مسجد هدایت و تبلیغ از این پایگاه محدود نبود بلکه هر گاه فرصتی پیش می آمد و از وی دعوتی صورت می گرفت، فعالیت و سخنرانی خود را به بیرون از مسجد هم توسعه می داد و به آگاهی طبقات مختلف جامعه می پرداخت.

به این ترتیب مرحوم طالقانی بین مسجد هدایت و محافلی چون نهضت مقاومت ملی ارتباط مستحکمی ایجاد کرده بود. در واقع در مسجد هدایت فضایی ایجاد شده بود که افراد با مراجعه به آن، با ایجاد ارتباطات اجتماعی، بستر خوبی برای فعالیت های انقلابی و اجتماعی فراهم آورده می آوردند. شهید نواب صفوی از دیگر چهره هایی است که مسجد هدایت را برای فعالیت های خود برگزید. به طوری که وقتی خبرنگاری پاکستانی می خواست به دیدار نواب صفوی برود به مسجد هدایت رفت. بدین سان پس از کودتای ۲۸ مرداد، این مسجد همچنان وجهه ضد استبدادی خود را حفظ کرد و سنگر اصلی توده های مردم به شمار می رفت. چنانچه ایادی رژیم طاغوت در همان دهه سی، مبادرت به تعطیلی مسجد کردند.

با آغاز نهضت خمینی کبیر مسجد هدایت همچنان نقش محوری خود را در روند حوادث حفظ کرد. اگر تاریخ مبارزاتی مرحوم طالقانی را از دهه سی و چهل به دهه پنجاه برسانیم، به خوبی خواهیم دید که مسجد هدایت در تمامی این سال ها در خط مقدم مبارزه با طاغوت قرار داشت. در دهه ۵۰، با وجود تبعید و زندانی شدن آیت الله طالقانی، سنگر مسجد هدایت همچنان مبارزه خود را تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد. بدون تردید می توان گفت اگر مسجد هدایت نبود، حسینیه ی ارشاد هم نبود. حسینیه ی ارشاد مکمل و جانشینی شایسته برای مسجد هدایت بود. نسلی که از مسجد هدایت مبارزه را آغاز کرده بودند، سرانجام توانستند این مبارزه را در حسینیه ارشاد تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه دهند.

مسجد قبا؛ سنگر مجاهدی به نام مفتح

برنامه ریزی های منسجمی که شهید مفتح در مسجد قبا ترتیب داده بود، باعث شد که این مکان به عنوان مهمترین مرکز حضور توده های انقلابی مبدل شود. چنانچه همین برنامه ریزی ها زمینه های اولین راهپیمایی گسترده و علنی مردم علیه رژیم شاه در عید فطر سال ۵۷ را محقق ساخت.

آیت الله محمد مفتح که از یاران و شاگردان حضرت امام خمینی(ره) بود، در مناسبت های دینی هزاران نفر از مردم تهران را در صحن و سرای این مسجد گردهم می آورد و ضمن انجام فریضه های دینی، پیام امام(ره) و انقلاب اسلامی را در میان حضار منتشر می ساخت. وی با آنکه در مقاطعی خود ممنوع المنبر بود، بحث پیرامون مسایل مهم نهضت چون «حکومت اسلامی» را به شخصه برعهده می گرفت.

رمضان المبارک سال ۱۳۵۷ که در مرداد و شهریور واقع شده بود، برای مردم ایران به راستی مبارک و سرنوشت ساز شد؛ چرا که دکتر مفتح(ره) توانست با برنامه ریزی و اتخاذ روش های حساب شده مردم را برای یک حضور گسترده میلیونی در خیابان های تهران آماده سازد و به این ترتیب اولین راهپیمایی گسترده و علنی مردم بر علیه رژیم شاه را در عید فطر همین سال انجام گرفت.

در حالی که حوادث و رویدادها یکی پس از دیگری ایران را به انقلاب نزدیک تر می کرد، نقش مسجد قبا و امام جماعت آن در تعمیق حرکت اسلامی در میان توده های مردم مومن قابل بررسی و دقت است. اولین اخبار از مواضع و اعلامیه های حضرت امام خمینی، جامعه روحانیت مبارز، دانشگاه ها، حوزه ها، بازار و.. . در این مسجد به اطلاع مردم می رسید. مسجد قبا و شهید مفتح در آن دوره عملا رهبری فعالیت ها و تحریک های مردمی در سطح بسیار وسیعی از پایتخت را به عهده داشتند.

مسجد الجواد(ع)؛ محفل بزرگان انقلاب

مسجد الجواد به عنوان اولین مسجد مدرن ایران در یکی از شلوغ ترین میادین پایتخت قرار دارد که خصوصیاتی از این دست باعث شده از ابتدای تاسیس خود به سال ۱۳۴۲ تا کنون، اهمیت های خاص خود را داشته باشد. اما نه ساختمان مدرن مسجد با معماری عالی مهندس ابراهیمی و نه مکان سوق الجیشی آن، که وجود چهره سرشناسی چون آیت الله مطهری باعث شد تا نام مسجد الجواد برای ایادی رژیم پهلوی، مساوی با احساس خطری باشد که چندی بعد تمامی دودمان این رژیم را به تباهی کشاند.

آیت الله مطهری بین سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱، یعنی تا زمان دستگیری شان، امام جماعت مسجد الجواد بودند که علاوه بر سخنرانی های افشاگرانه خود، با دعوت از چهره های سرشناسی چون: آیت الله امامی کاشانی، استاد محمد تقی فلسفی، آیت الله حسین نوری و فضل الله محلاتی، به برنامه های سخنرانی های این مسجد رونق بسیاری داده بودند.

فعالیت انجمن ها در مسجد الجواد نیز از دیگر مواردی است که در کارنامه انقلابی این مسجد به چشم می خورد. این انجمن ها که غالبا از طریق تشکل های دانشجویی ایجاد می شدند، با توجه به وجه علمی شخصیتی چون شهید مطهری، جذب محیط مسجد الجواد شده و در آنجا فعالیت می کردند. انجمن هایی چون انجمن مهندسین، انجمن اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک، انجمن اسلامی پزشکان و. .. از این جمله بودند که این مسجد را به عنوان مرکزی برای تجمع انجمن های مخالف رژیم تبدل مطرح کرده بودند.

هرچند مجموع اقداماتی که در مسجد الجواد شکل می گرفت، باعث شد بالاخره این مسجد در تاریخ ۱۴ آبان ماه ۱۳۵۱ تعطیل شود، اما حرکتی که استاد مطهری و اندیشمندانی چون مرحوم فلسفی و فضل الله محلاتی در الجواد پایه گذاشته بودند، هرگز رنگ تعطیلی و فراموشی به خود ندید چنانچه این مسجد چه در تمامی وقایع انقلاب و چه سال های بعد از آن، همیشه از فعال ترین و انقلابی ترین مساجد کشورمان به شمار می رود.

مساجد بازار تهران و قیام ۱۵ خرداد

مسجد آذربایجانی ها: این مسجد در دوران انقلاب از پایگاه های مهم روشنگری مردم به شمار می آمد. حضور آذری زبانان که عموما مردمی مذهبی هستند، باعث شده بود این مسجد بخصوص در ایام عزاداری محرم، مملو از جمعیتی شود که چون زلزله ای ارکان سلطنت رژیم پهلوی را به لرزه می انداختند.

پس از سخنرانی امام(ره) در عاشورای سال ۱۳۴۲ که منجر به دستگیری ایشان شد، انقلابیون آرام ننشستند و در قم، تهران و شهرهای دیگر در ۱۵ خرداد آن سال، تظاهرات بسیار مهمی انجام دادند. گرچه نیروهای کماندو و پلیس رژیم با خشونت هر چه تمام به سرکوب این قیام دست زدند اما این شعله به پا خواسته هرگز خاموش نشد و در روزهای بعد از آن نیز اثراتش وجود داشت و در مراکز مهم و اجتماعات، اعتراض هایی صورت می گرفت، چنانکه یک هفته پس از این قیام، عده ای از مبارزان در مسجد آذربایجانی ها اجتماع کرده و در اعتراض به دستگیری رهبر بزرگ شان شعار "یا مرگ یا خمینی" سر دادند.

در رابطه با این قضیه در گزارشی از ساواک چنین آمده است: "نکته دیگر، واقعه ای بود که در مسجد ترک ها به وقوع پیوست با این معنی که روز پنج شنبه هنگامی که در مسجد عده ای نشسته و مستمع بودند، ناگهان یک عده ای شصت، هفتاد نفری با پرچم سیاه و دادن شعاری به مضمون یا مرگ یا خمینی داخل مسجد شده و نظم را بهم ریختند. بلافاصله و به مجرد ورود این عده، ناگهان سیل خروشان پلیس وارد مسجد شد و شروع به تیراندازی به سوی جمعیت کرد. آیا می توان قبول کرد که این عده واقعا مردم عزادار و متظاهرین واقعی بودند.

مسجد سید عزیزالله

این مسجد که از بناهای تاریخی عصر قاجاری و در نزدیکی بازار چهارسوق قرار دارد، به دلیلی نزدیکی اش به کاخ گلستان و همین طور قرار داشتن در کنار قطب اقتصادی بازار، از دیرباز در مرکز فعالیت های سیاسی مربوط به بازار قرار داشت.

این فعالیت ها از زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و استقرار حکومت دیکتاتوری در ایران افزایش یافت، فضای بازی که پس از شهریور ۱۳۲۰ پدید آمده بود مردم مسلمان و مبارز را به دور یکدیگر جمع کرده بود و بار دیگر رهبران مذهبی هسته های مبارزاتی تشکیل داده بودند که مکان این هسته ها در مساجد شکل می گرفت.

در این بین مساجد سید عزیزالله، شیخ علی، امین الدوله، شاه (امام)، ارک و آذربایجانی ها اهمیت ویژه ای داشتند و مرکز ارتباط روحانیان و بازاریان بودند. نقطه عطف مبارزات این هیئت های مذهبی با روی کار آمدن اسدالله علم و اجرای طرح انجمن های ایالتی و ولایتی آغاز شد و به مبارزه علنی علما، بازاریان و مردم با رژیم پهلوی مبدل شد. لذا در تعاقب سخنرانی امام خمینی در خرداد ۱۳۴۲، در مسجد سید عزیزالله مراسم دعا و نیایش برگزار شد و در پی آن علمای وقت آیت الله خوانساری، بهبهانی و تنکابنی در این مسجد متحصن شدند. این حرکت باعث شد تا مساجد دیگر نیز وارد عمل شده و مبارزات مردمی افزایش بیابد.از همین رو عمال رژیم پهلوی در خرداد ۱۳۴۲ این مسجد را تعطیل کردند.

مسجد لرزاده؛ تاریخچه ای از مبارزات انقلابی

اگر سال ۱۳۴۲ آغاز مخالفت علنی امام(ره) علیه رژیم طاغوت محسوب می شود، این سال در تقویم مبارزاتی مسجد لرزاده، دور جدیدی از فعالیت های ضد رژیم آن را در برمی گیرد. چرا که این مسجد از بدو تاسیس خود در اوایل دهه ۲۰ شمسی، به رهبری امام جماعت مبارزش یعنی حاج شیخ علی اکبر برهان، از همان ابتدا علم مخالفت با رژیم پهلوی را برافراشته بود. وی که دافعه عجیبی نسبت به فرهنگ غرب و حکومت پهلوی داشت، به تناوب بر روی منبر نقطه نظرات انتقادی خود را بیان می کرد و به این ترتیب این مسجد به محلی برای تجمیع گروه های مذهبی تبدیل شد که یکی از آنها را گروه فدائیان اسلام با چهره هایی چون شهید نواب صفوی تشکیل می دادند.

با چنین سابقه ای، زمانی که امام(ره) نهضت اسلامی خود را در سال ۱۳۴۲ علنی ساخت، شخصیت هایی چون مرحوم فلسفی، مشعل مبارزه در مسجد لرزاده را که بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ به مدت ۱۰ سال به خاموشی فرورفته بود دوباره روشن کرد و با استفاده از موقعیت محوری این مسجد در میان مردم جنوب تهران، در ایام مذهبی منبرهای پرشکوه خود را برپا می کرد. روش مرحوم فلسفی به این صورت بود که با بیان حکایاتی، به صورت غیر مستقیم و با کنایه، اعتراضات خود نسبت به خفگان جو حاکم را بیان می کرد.

با فضای سیاسی که آیت الله فلسفی در لرزاده ایجاد کرده بود همانند زمانی که مرحوم برهان در این مسجد حضور داشت، رفته رفته پای گروه های سیاسی به این مسجد باز می شود. در بین سال های ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۶ مسجد لرزاده مرکز سخنرانی شیخ علی اصغر مروارید، یکی از بلندآوازه ترین سنخران های تهران می شود. حضور وی نیز مزید بر علت می شود تا نیروهای انقلابی هرچه بیشتر در این مسجد حضور یابند.

در دهه ۵۰ با حضور چهره های چون حجت الاسلام عمید زنجانی همچنان مسجد لرزاده محوریت انقلابی خود را حفظ می کند و چنان ایادی رژیم طاغوت را به ستوه می آورد که بالاخره در سال ۱۳۵۷ با یورش به این مسجد، فاجعه معروف یازدهم رمضان مسجد لرزاده را رقم می زنند. شهید احمد تاری، از جمله شهدای این حادثه به شمار می رود. ریخته شدن خون او در کنار انقلابیونی که سنگر مساجد را برای مقابله با رژیم طاغوت برگزیده بودند، عاقبت ریشه های درخت استبداد را در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ برای همیشه می خشکاند.