به گزارش پایگاه تخصصی مسجد؛ یکی از وظایفی که اکنون بر عهده ائمه جماعات و مساجد است؛ «جهاد تبیین» است. مسجد «جامع وحیدیه» به امامت حجتالاسلام «کریم شائق نیکنفس» یکی از مساجدی است که در این زمینه فعالیت خوبی دارد. امام جماعت این مسجد، هم سابقه معلمی و هم تجربه بیش از سی سال امامتِ مسجد را دارد، وی روش و تجربه خاص خود را در این مقوله دارد.
حجت الاسلام نیکنفس در گفت و گو پایگاه تخصصی مسجد از تجربه خود در بیان مسائل روز در راستای «جهاد تبیین» میگوید. همچنین در این گفت و گو، از او ویژگی های یک امام جماعت موفق و راهی که برای رسیدن به موفقیت در مدیریتِ مسجد باید طی کند را جویا شدیم که در ادامه میخوانید.
به نظر شما یک امام جماعت موفق کیست؟
بخشی از موفقیت یک امام جماعت به شخصیت او برمی گردد. بخش دیگر هم به فعالیت های بیرونی او مربوط میشود. می توان گفت؛ وجهی از موفقیت یک امامِ جماعت، ناشی از خصلت های درونی است.
امام جماعت در وهله اول خودش باید متخلقِ به اخلاق الله باشد، تا بتواند یک الگو محسوب شود. مادامی که یک امام جماعت الگو قرار نگیرد، فعالیت های بیرونیاش تاثیر گذار نخواهد شد.
یک امام جماعت باید متواضع و مردمی باشد. مردم در اکثر مراحل زندگی خودشان، امام جماعت را در کنار خود ببینند. این امر شرط اصلیِ موفقیت یک امام جماعت است! وقتی مردم امام جماعت را به عنوان اسوه و الگو پذیرفتند، آنگاه فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی او را هم خواهند پذیرفت. اما اگر یک امام جماعت دچار غرور و تکبر باشد و رفتارش طوری باشد که در کنار مردم قرار نگیرد، هرچند که خطیب قویای هم باشد، حرفهایش تاثیر گذار نخواهد بود. همانطور که امام صادق(علیه السلام) می فرمایند؛ «کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ؛ مردمان را به غیر زبانهایتان به دین ما دعوت کنید».
امام جماعت باید در خوشی مردم خوش باشد و با ناراحتی آنها ناراحت شود. مردم باید امام جماعت را در اکثر لحظات زندگی در کنار خودشان احساس و حضور او را لمس کنند. اینجاست که حرفها و راهنماییهای او برای مردم اهمیت پیدا میکند و اگر بگوید؛ این کار را انجام بدهید بهتر است! قطعا مردم آن کار را انجام میدهند. اگر بخواهد برای یک کار فرهنگی اقدام کند، مردم به او کمک خواهند کرد. اگر بخواهد برای مستمندان و فقیران مبلغی جمع کند، قطعاً باز مردم همراه او خواهند بود. برای مراسمات مختلف مسجد نیز در کنار امام جماعت قرار میگیرند و به او کمک میکنند. حتی یک گام جلوتر رفته و در فعالیتهای بیرون از مسجد نیز با او همراه میشوند.
یک امام جماعت حوزه فعالیت خود را به چارچوب مسجد محدود نمیکند. به تعبیر شهید بزرگوار ما، سردار دلها، شهید سلیمانی(رحمةاللهعلیه)، امام جماعت در حقیقت فرمانده یک موقعیتی است که، محور آن موقعیت، مسجد است. بنابر گفته شهید عزیزمان، امام جماعت باید پیرامون خود را درک کند و حواسش به محیط اطراف مسجد هم باشد.
یک امام جماعت باید مردم را با زبان خاص، نرم و لطیف دور خودش جمع کند. هنرِ یک امام جماعت این است که از بینمازها نمازخوان تربیت کند! از بیتوجهها، علاقمند و متوجهِ به شریعت تربیت کند! برخی بانوانی که حجاب نامناسبی دارند، با رفتار مناسب و دلسوزانه در محله آنها را هم جذب نماز و برنامههای فرهنگی مسجد نماید. این تاثیرات باید به جایی ختم شود که به عنوان مثال؛ کسی که شش ماه پیش حجابش را رعایت نمیکرد، اکنون دست فرزندش را بگیرد و به مسجد بیاورد و از واحد فرهنگی بخواهد به فرزندش قرآن آموزش دهند!
موقعیت مساجد اطراف تهران با داخل شهر کمی متفاوت است، به لحاظ اکثریت قشر کارگر و یا کارمندانی که دیروقت به منازل خود میرسند، در چنین محیطی، یک امام جماعت چگونه میتواند در «جهاد تبیین» موفق باشد؟!
من اکنون بیش از سی و سه سال است که امامت جماعت مساجد مناطق آذربایجان، آذری نشین تهران و منطقه وحیدیه هستم، که اکثراً آذری زبان هستند. اصلأ زبان محلی وحیدیه ترکی است.
بر اساس تجربهای که کسب نمودهام، می گویم، باید با مردم از مقولههایی صحبت کرد که برایشان قابل لمس باشد. اگر مطالبی را بیان کنیم که با ذهن مردمِ منطقه بیگانه است، در واقع نتوانستهایم اثری در «جهاد تبیین» داشته باشیم.
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) درباره جهاد تبیین فرمایشاتی داشتند و تاکید کردند که دشمن را بزرگ و خودمان را حقیر نپنداریم. پیشرفت های دشمن را برای خودمان نصب العین قرار ندهیم! خودمان را عقب مانده فرض نکنیم! سپس وضعیت کنونی کشور را با گذشته مقایسه مینمایند حتی با کشورهای اطرافمان.
برخی از کشورهای اطراف ما اصلا با آمریکا هیچ مشکلی ندارند و پنجه در پنجه استکبار هم نیانداختند، چقدر توانستند مشکلات اقتصادی خود را حل کنند؟ اگر آنها مشکل اقتصادی نداشتند پس چرا آرد را از کشور ما قاچاق میکردند؟
بسیاری از کشورها را میبینیم که کاری به کار آمریکا ندارند! یک نمونه آن کویت است. با آن همه ثروت، کوهی از مشکلات را دارد! همین کشور نیروی کار خود را از کشورهای منطقه تأمین میکند!
نمونه دیگر آن عراق است! از روزی که صدام سقوط کرد و آمریکا در این کشور نفوذ کرد، آیا توانست مشکلی از مشکلات این کشور حل کند؟ در افغانستان هم همینطور! مردمان این کشورها همچنان با مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم میکنند. این وابستگی نیست که مشکلات را حل میکند، بلکه محورهای منطقی و آیندهنگرانه است که میتواند مشکلات یک مملکت را حل کند.
مورد دیگر بیان خدمات انقلاب اسلامی است. در شهری مثل «وحیدیه» بیان دستاوردهای انقلاب خودش «جهاد تبیین» است. همچنین بیان کردن نواقصی که برخی از کشورهای دوستِ آمریکا دارند! به عنوان مثال کشور آذربایجان بیش از سی سال است که مستقل شده و از درآمد نفتی خوبی هم برخوردار است، با این حال دارای تورم بالایی است. باید این مسائل را بیان کرد! باید در مساجد این موضوع را گفت که؛ چنین کشورهایی با اینکه دوستِ آمریکا هستند و با هیچ یک از کشورهای استکباری دشمنی ندارند، مشکلات عدیده ای دارند و نمیتوانند آنها را رفع کنند. بیان این مسائل به صورت ملموس برای مردم اثرگذاری بیشتری دارد.
اما بیان مطالبی که برای شنونده بیگانه و نا ملموس است، نه تنها اثرگذار نیست، بلکه باعث خستگی او میشود.
برای ما از فعالیتهای «مسجد جامع وحیدیه» هم بگویید.
ما به صورت فراگیر و البته با جزئیات کامل، نیازمندان منطقه را شناسایی کردهایم! حتی آنها را درجه بندی هم نمودهایم. می دانیم که میزان نیازمندی در یک خانواده در چه حد است.
منظور من آن دهک بندیِ دولت که در اصطلاح وجود دارد نیست.
البته پایش ما فقط مربوط به خانوادههای نیازمند نیست. ما اکنون تمام خانواده های شهر «وحیدیه» را می شناسیم. ما هفت مسجد فعال در این شهر و چند مسجد فعال محلهای هم داریم. محله هایی که در اطراف «وحیدیه» و بهصورت روستا هستند. تقریباً تمام نیازمندان این منطقه برای مساجد «وحیدیه» و این محله ها شناخته شده هستند.
همچنین سعی نموده ایم مراسمات را به صورت محوری و متمرکز برگزار کنیم. بهعنوانمثال؛ مراسمات عید مبعث را یک مسجد و عید غدیر را مسجدی دیگر برگزار می کند. این کار باعث میشود مساجد بتوانند مدت بیشتری برای برنامه و مراسم خود فکر کنند و نوآوری داشته باشند.
مراسمات عزاداری آخر صفر، شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و شهادت امام صادق (علیه السلام) را به صورت دسته عزاداری در سطح شهر برگزار میکنیم. مردم هم از از دستههای متحد مساجد استقبال خوبی دارند.
مراسماتی هم مثل نماز باران، جمع کردن نذری و قربانی برای بارش رحمت الهی در این شهر داریم. قربانی ها را ذبح و بین نیازمندان توزیع میکنیم.
یادم هست یک سال بعد از توزیع گوشت قربانی، برف و باران بسیاری بارید که باعث خوشحالی اهالی و اعتقاد بیشتر آنها به کاری که انجام میدهند شد.