به گزارش پایگاه تخصصی مسجد؛ با شیوع موج سوم کرونا رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) در جلسه ای با ستاد ملی مقابله با کرونا در بخشی از سخنان خود بر «آموزش همگانی دربارهی راههای شیوع و شیوههای پیشگیری به صورت محلهمحور و با استفاده از ظرفیت مساجد و بسیج و البته با محوریت وزارت بهداشت و همکاری وزارت ارشاد و صداوسیما» تأکید فرمودند.
به دنبال این فرمایش رهبر معظم انقلاب، مرکز رسیدگی به امور مساجد قرارگاهی با حضور مدیران نواحی هجده گانه، فرماندهان سپاه تهران و ائمه جمعه استان تهران تشکیل داد و «عملیات محله محور مسجد پایه» را بر اساس انتقال تجارب موفق مساجد محوری به سایر مساجد محله در زمینه مقابله با کرونا و آثار آن طرح ریزی کرد.
این عملیات علاوه بر فعالیت پیشگرانه کرونایی و کم کردن صدمات و آلام ناشی از آن، در موقف های تقویم خود برنامه های فرهنگی را با محوریت کرونا دنبال میکند.
در عملیات محله محور، تعدادی مساجد محوری وظیفه هماهنگی سایر مساجد محله را در موقف های مختلفی که در این عملیات تعریف شده را بر عهده دارند.
یکی از این مساجد، «مسجد امام سجاد(ع)» واقع در خیابان جمهوری به امامت «حجتالاسلام اسماعیل پهلوان» است. امام جماعتی که همتش باعث شده جوانان از محله های دیگر در مسجد او حضور پیدا کنند. در گفت و گوی پایگاه تخصصی مسجد با او از فعالیتها و نظرات این امام جماعت جهادی بیشتر میخوانید.
در ابتدا از فعالیت های مسجد امام سجاد(علیهالسلام) بگوئید.
مسجد امام سجاد(علیهالسلام) در امور خیریه مثل تهیه بستههای ارزاق، کمکهای معیشتی و جهیزیه
فعال است در حوزه فرهنگی هم در مناسبتها برنامه ویژه دارد. در دوران کرونا این
برنامهها این برنامهها معمولا در خیابان و در فضای باز برگزار میشوند. در زمینه
جذب نوجوانان هم فعالیت قابل قبولی داشته است. به طوری که؛۵۰ نوجوان به یاری خدا به این مسجد جذب و در حال حاضر هم فعالیت
خوبی در مسجد دارند. اما برای من به عنوان امام جماعت قبل از این فعالیتها مهم این
است که اهالی محل درگیر مسجد شوند.
برای همین در ابتدای کار به بررسی محله پرداختم. بافت اجتماعی پیرامون
مسجد سجاد(علیهالسلام) مسکونی ـ تجاری است. البته بخش عمده آن را بخش تجاری تشکیل
میدهد. یکی از کارهایی که همان ابتدا برای شناخت و نزدیک نمودن کسبه محله به مسجد
انجام دادم این بود که؛ یکسری هدایا برای آنها تهیه کردیم و با هیئتامناء تصمیم
گرفتیم به تولیدیها و انتشارات اطراف سر بزنیم.
رفتیم برای عرض سلام و احوالپرسی!
برخی از آن ها اقبالی از خودشان نشان ندادند، به آنها گفتم: در حقیقت ما
آمدهایم ببینیم کدام یک از همکاران و دوستان در اینجا مشکلی دارند، که به آنها یک
هدیه کوچک بدهیم.
وقتی اسم هدیه آوردیم در را باز کردند و ما وارد فضای کار آنها شدیم. این
کار سبب شد تا بسیاری از آنها با مسجد ما آشنا شوند. سعی کردیم ارتباط اهالی محله
را با مسجد تقویت کنیم، حتی اگر مسجد هم نیایند ولی باز هم با مسجد ارتباط دارند!
امسال دهه اول محرم را در فضای باز برگزار کردیم. البته سال پیش هم همین
کار را انجام داده بودیم. ولی امسال فضای بیشتری را به این کار اختصاص دادیم. وقتی
مقدمات مراسم را در خیابان انجام میدادیم، طبیعتاً جلوی پارکینگ برخی از اهالی با
پرچمهای سیاه مسدود میشد.
در یکی از شبها که میخواستیم پرچمهای سیاه را نصب کنیم، برای اجازه
گرفتن در یکی از منازل را زدم. به صاحب خانه گفتم: اجازه میدهید برای دو ساعت کتیبههای
سیاه را روی دیوار نصب کنیم؟، خانم صاحبخانه از پشت آیفون در جواب ما با لحنی بسیار
تند گفت: نه اجازه ندارید.
تقاضا کردم دم در بیایند تا حضوری صحبت کنیم. آقای خانه که مکالمه ما را
شنیده بود از پشت آیفون گفت: صبر کنید من الان میآیم. آمدن ایشان همانا، جزو بانیان
آن مراسم و شام عزاداران حسینی شدن همانا!
اینها برخی از برکات برگزاری مراسمات در شرایط کرونا است!
شاید در نگاه اول اینطور به نظر برسد که مراسم در مسجد برپا نشده، ولی
به واسطهی برگزاری آن در فضای باز محله، اهالی به مسجد نزدیک میشوند.
یکی دیگر از اهالی محله ما، از مسیحیان تهران هستند که متأسفانه چندی پیش
کرونا گرفته بودند. در همین ایام از ایشان اجازه گرفتیم روی دیوار منزلشان سیاهی
بزنیم. نگران بودند که مبادا حال همسرشان بد شود و نتوانند از بین عزاداران به بیمارستان
بروند. من به عنوان امام جماعت به آنها اطمینان دادم که اگر چنین اتفاقی افتاد، سریعاً
آژانس میگیریم و بیمارستان منتقلش میکنیم. که الحمدلله مشکلی پیش نیامد.
بعد از مراسم، هنگام توزیع غذای نذری رفتم و درب منزل ایشان را زدم تا بیایند
غذا را تحویل بگیرند. ایشان گفتند؛ برایشان سخت است و نمیتوانند جلوی در بیایند.
گفتم غذا را میگذارم جلوی درب.
خانم خانه گفت؛ صبر کنید، نروید. پیرزن مسیحی آمد جلوی درب. یک بسته قند
و چای به من داد و گفت: حاج آقا میشود در مراسم تان بر این بسته دعا بخوانید،
متبرک کنید و بیاورید؟ با اینکه مسیحی بود از مجلس امام حسین(علیه السلام) فیض میبرد.
حرف او خیلی به من چسبید! تمام خستگیها از تنم رفت!
باور من بر این است که لزوماً همه فعالیتها نباید در داخل مسجد انجام
شوند. مردم بیرون از مسجد هم باید آن را برای خود بدانند. در این صورت، هم فرهنگ
محله تغییر خواهد کرد و هم اقتصاد مسجد رونق خواهد گرفت. در حال حاضر مساجد بنا به
دلایلی از مردم جدا شدهاند، لذا این ما هستیم که باید به سمت مردم برویم.
یکی از اهداف «عملیات محله محور مسجد پایه» تقویت شبکه مساجد است که همکاری
ائمه جماعات محله را میطلبد. در این باره چه فعالیتی داشتهاید و چه نظری دارید؟
محدوده فلسطین و ولیعصر(عجلاللهتعالیفرجهشریف) با توجه به نزدیک
بودنش به بیت مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی)، حریم ولایت نامیده میشود.
سه سال پیش من به فکر ایجاد ارتباط با ائمه جماعات مساجد حریم ولایت
افتادم. تلاش کردم که حداقل هر از چندی دور هم جمع شوند. البته این امر محقق شد و یک
به یک خدمت آنها در مسجدشان رفتم. با شروع همهگیری کرونا این جلسات و گردهمایی ها
بیشتر شد. یک جلسه هم در مسجد امام سجاد(علیهالسلام) برگزار کردیم. با این حال برخی
از این مساجد مشکلات مالی و حواشیای دارند که مانع فعالیت آنها در شبکه محسوب میشود.
البته بخشی از این موانع برای همه مساجد صدق میکند. مسجد ما با اینکه
در یک محله تجاری واقع شده، ولی وقتی کسبه محل کسب و کار خوبی نداشته باشند، عملاً
کمکی هم ندارند و بودجه مسجد تحت تاثیر قرار میگیرد. این امر به خصوص، کمکهای معیشتی
به نیازمندان را کاهش میدهد. به طوریکه این مسجد در ماه رمضان سال ۹۹ بالغ بر هزار بسته معیشتی در قالب سبد
ارزاق برای نیازمندان تهیه کرد، در حالی که امسال این رقم به شدت کاهش یافت.
این عملیات از مزایای بالایی برخوردار است. خصوصاً ائمه جوان استقبال
کم نظیری از آن انجام داده اند .
دور هم جمع شدن ائمه جماعات و همکاری آنها میتواند ظرفیتها را افزایش
دهد، اما این همکاری ها به یک سری لوازم هم احتیاج دارد که به نظر میرسد باید از
جانب مرکز رسیدگی به امور مساجد فراهم شود. مساجد بر اساس تعریفشان باید در محله
کار کنند، ولی باید یک سری ارتباط هم برای هماهنگی کارهایشان انجام دهند. برخی از
مساجد امکان ارتباط با نهادهای مختلف مثل شهرداری و پلیس را ندارند.
در ایام انتخابات احساس کردم برخی از مساجد به آن شکلی که باید پای کار
نیامدهاند. نه اینکه قرار باشد ستاد بزنند، نه، اصولاً مسجد جای چنین فعالیتی نیست.
اما از آنجا که انتخابات یک جشن ملی است، باید نشاط برگزاری آن را افزایش داد.
ایام انتخابات با دهه کرامت مصادف شده بود. لذا با یک یک ائمه جماعات
مساجد اطراف تماس گرفتم. گویا انگار منتظر یک استارت بودند! گفتم: دهه کرامت است.
ایستگاههای سلامتی را راه بیاندازید تا
شور ایام دهه کرامت ایجاد شود و در کنار آن هم نشاط انتخابات افزایش یابد.
چنین کاریهایی از برکات همکاری ائمه جماعات است. اما لازم است یک سری
هماهنگی در سطوح بالا انجام شود و ارگانها ظرفیت خود را به میدان بیاورند.
مثلاً در دهه آخر صفر چون کربلا نرفتم، موکب زدیم. هر شب دو ساعت روضه
در آن پخش میشد. برای این کار نیاز به هماهنگی با شهرداری برای زدن اسپیس و پلیس
راهور داشتیم. چون موکب ما در حاشیه خیابان قرار میگرفت. لذا اگر چنین هماهنگیهایی
در سطوح بالاتر صورت بگیرد، کار تسهیل میشود. برخی از ادارات مسجد را به عنوان
محور پذیرفتهاند، ولی برخی از آنها نیاز به هماهنگی در سطوح بالاتر دارند. همچنین
ممکن است یک مسجد بتواند با ارتباطات خود کاری انجام دهد ولی مسجد دیگر نتواند.
لذا هماهنگی کلان میتواند در این زمینه نیز کمک کند.
همکاری
شما با ارکان مسجد در این فعالیتها چگونه است؟ به هر حال همکاری در شبکه مساجد نیازمند
همراهی و همدلی ارکان مسجد با امام جماعت است.
همراه بودن ارکان مسجد با امام جماعت یک امر مهم و ضروری است، ولی پای
کار بودن امام جماعت از آن ضروری تر است. به باور من، وقتی امام جماعت حضور جدی داشته باشد و خودش پیگیر کارها
باشد، خود به خود دیگران هم پای کار میآیند و متحد میشوند.
همدلی جایگاه ویژهای دارد ولی اما مهمتر از اتحاد و همدلی این است که
امام جماعت ضرورت یک برنامه را درک کند و تا آخر پای آن بایستد. در این شرایط، حتی
اگر دیگران هم نظر مخالف داشته باشند، ضرورت را احساس کرده و همراه میشوند.
با این حال پای کار بودن امام جماعت بسیار وقتگیر است. گاهی برای انجام
یک کاری تمام وقت امام گرفته میشود. لذا به نظر من وقتی ارکان مسجد پیگیری امام
جماعت را ببینند، قطعاً با جدیّت وارد میدان میشوند.
البته در مسجد امام سجاد(علیه السلام) بچههای بسیج همکاری بسیار خوبی دارند.
در مراسمات محرم معمولاً چند ساعت قبل و چند ساعت بعد از برنامه در محل
حاضر میشوند. چنین کاری نیاز به عشق دارد و لازم است که در کف میدان باشند. اینگونه
کار کردن یعنی؛ در میدان بودن. »عملیات
محله محور مسجد پایه» در وهله اول، عملیات است و این یعنی فعالیت در کف میدان.
در ایام کرونا آن زمان که حضور نمازگزاران در مساجد کاهش یافته بود، دیدم
بچههای بسیجی در حال توزیع مواد ضدعفونی کننده هستند یک ماه به کمک آنها رفتم.
چون ضرورت داشت. بنابراین برایم فرقی نمیکرد به اسم بسیج انجام شود یا مسجد.
البته این همکاری سبب شد آنها بعد از یک ماه در مسجد سجاد پایگاه تاسیس کنند. (فعالیتهای
ضد کرونایی مسجد ما هم در شبکه سوم سیما پخش شد.البته بعد هم یک خیریه تأسیس کردیم.
الآن به این فکر میکنم که اگر اربعین به کربلا بروم در دهه آخر صفر
کارها در مسجد به چه شکلی انجام خواهد شد؟! لذا در تمام حالات این دغدغهها همراهم
هستند.
یعنی برنامههای مسجد، برنامهی شخصی شما را تحت تاثیر قرار میدهد؟
بله! من قبل از این که امام جماعت بشوم معمولاً در ماه محرم و رمضان
مشهد میرفتم. اما در حال حاضر تعداد دفعات و حتی زمان آنها تحت تاثیر قرار گرفته
است. حتی گاهی نتوانستهام بروم. به هر حال برنامههای مسجد برای من اهمیت ویژهای
دارد.
با توجه به تعدد برنامههاي مسجد امام سجاد(علیهالسلام) و کیفیت آن، از طرفی
تجاری بودن محله فلسطین ـ جمهوری، چطور این همه نیروی جوان در این مسجد حضور دارند؟
البته مسجد ما در منطقه تجاری و مسکونی قرار گرفته است ولی درصد کمی از
این جوانان برای محله خودمان هستند. اما نوجوانانی که در این مراسمات همکاری و همیاری
دارند، عموماً از دانش آموزان این منطقه هستند که در مدارس اطراف تحصیل میکنند.
دلیل این حضور، دوستان ما در بسیج هستند. آنها بزرگواری کردند و وقت
گذاشتند تا این نوجوانان را جذب کنند. بسیاری از آنها ساکن محله ما نیستند ولی به مدارس اطراف مسجد میآمدند و
بسیج مسجد ما توانست آنها را جذب کند. البته بسیج یک دوره سه الی چهار ساله برای اینکار
در مدارس وقت گذاشت.
این طور نیست که لزوماً بچههای محله به مسجد بیایند. کسانی که در مدارس
آنجا تحصیل میکنند میتوانند در مسجد آن محله فعالیت کنند. با این تفاوت که برای
هماهنگی مراسمات باید کمی زودتر اقدام کرد. ما هر کاری را که به آنها واگذار میکنیم، کاملاً به خودشان میسپاریم.
ممکن است کاستیهایی وجود داشته باشد، ولی وقتی یک جوان کاری را از خودش بداند تا
آخر آن را انجام میدهد و نسبت به آن تعهد دارد.
انتهای پیام/
بیشتر بخوانید