به گزارش پایگاه تخصصی مسجد، آیتالله محمدحسن تحریری، مدرس حوزه و پژوهشگر دینی در گفتگو با تسنیم؛ به بررسی گوشههایی از سبک زندگی و خصلتهای حضرت عباس علیه السلام پرداخته است. آن طور که این کارشناس اسلامی شرح میدهد، پدر و مربی اصلی حضرت عباس علیه السلام، امام علی علیه السلام بوده است. درواقع آن حضرت در مکتب علوی تربیت شده و رشد یافته است. در عین حال مادری داشته که از برترین سجایای اخلاقی بهرهمند بوده و همیشه فرزندان خود را به ادب و احترام نسبت به اهل بیت علیهمالسلام تشویق و ترغیب کرده است. مشخص است کسی که تربیت شده در چنین خانوادهای باشد حتماً سرآمد و ممتاز در عبادت، بندگی و شجاعت خواهد بود.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نه تنها به فرزند خود درس عبادت و بندگی داد، بلکه حضرت عباس علیه السلام را برای حضور در میدانهای جنگ و موقعیتهای اجتماعی تربیت کرد. بر همین اساس تیراندازی و اسبسواری را به آن حضرت در دوران نوجوانی آموخت تا بتواند رزمنده شجاع و دلاور اسلام باشد. حضرت عباس علیه السلام هم در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک میکرد، هم در مسجد به تعلیم و تعلم احادیث مشغول بود و هم در میدانهای جنگ به عنوان رزمندهای شجاع و مبارز به دین خدا خدمت میکرد.
معنای لقبهای حضرت عباس علیه السلام
میدانیم که حضرت عباس علیه السلام با عنوانهایی مانند ابوالفضل، بابالحوائج و سقا نامیده میشوند. دلیل این نوع نامگذاریها برای آن حضرت چیست؟
حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در زمان تولد فرزند خود، او را با نام عباس نامیدند. بر اساس علم صرف و لغت، عباس صیغه مبالغه بوده و به معنی شیر خشمناکی است که همه شیرهای خشمگین از او فرار میکنند. این نوع نامگذاری اشاره به رشادتها و شجاعت بسیار حضرت عباس علیه السلام دارد.
یکی از مشهورترین عنوانها و لقبهایی که برای آن حضرت آمده، عنوان ابوالفضل است. بعضی از مورخان اعتقاد دارند که آن حضرت فرزندی به نام فضل داشته و بر این اساس به ایشان ابوالفضل یعنی پدر فضل میگفتند. البته گروهی هم عقیده دارند که به دلیل فضل و دانش بسیار حضرت عباس علیه السلام به ایشان ابوالفضل هم گفته شده است.
در عین حال لقب بابالحوائج به این مفهوم اشاره دارد که حضرت عباس علیه السلام یکی از افراد غیر معصومی است که به سبب رشادت فراوان و جانفشانی در راه دین خدا و امام زمان خود، به مقامی نائل شده که مردم نیازمند به سراغ ایشان رفته، از ایشان نیاز خود را خواسته و جواب میگیرند. درواقع حضرت عباس علیه السلام به لطف و عنایتی از جانب خدای متعال، یکی از شخصیتهای برجستهای است که واسطه فیض الهی شده و از مردم محتاج و نیازمند دستگیری میکند.
عنوان سقا هم به سقا بودن آن حضرت در دشت کربلا اشاره دارد. به طوری که طبق روایتهای تاریخی، هرچند که حضرت عباس علیه السلام دارای فضایل بسیاری بوده و رشادت فراوانی داشته، اما زمانی که از امام حسین علیه السلام درخواست کرد تا به میدان مبارزه برود، آن حضرت ایشان را مأمور آوردن آب برای زنان و کودکان تشنه کردند. به همین دلیل به ایشان سقا گفته میشود. حضرت عباس علیه السلام از امر امام خود اطاعت کرده و با زحمت خود را به رود فرات رساند. طوری که پاهای اسب او در آب فرورفت. شاهدان ماجرا دیدند و در تاریخ ثبت کردند که حضرت عباس علیه السلام دستهای خود را پر از آب کرده و تا نزدیکی لبها آورد، اما آب را در رود ریخت و پس از پر کردن مشک آب، تشنه از آب فرات بیرون آمد. سپس در حین مبارزه با دشمنان در حین رجز خواندن، این نکته را یادآوری کرد که تا زمانی که امام من تشنه است، من از آب نخواهم نوشید.
کبش الکتیبه سپاه امام حسین علیه السلام
لقب دیگری که برای حضرت عباس علیه السلام نقل شده، کبش الکتیبه است. معنا و مفهوم این عنوان چیست؟
کبش الکتیبه به کسی گفته میشود که دارای بالاترین درجه فرماندهی سپاه باشد و این مقام را به خاطر تدبیرهای صحیح، دلاوری و رشادت دریافت کرده باشد. شجاعت بیمانند حضرت عباس علیه السلام در روز عاشورا و حمایت مداوم آن حضرت از سپاه امام حسین علیه السلام باعث شد تا این عنوان و لقب به ایشان داده شود.
تربیت دینی در خانه امام علی علیه السلام
درباره زندگی حضرت عباس علیه السلام کمتر مطلبی عنوان شده است. نوع تربیت آن حضرت چگونه بود که باعث شد آن رشادتها را در دوران جوانی از خود نشان دهند؟
دقت کنید که پدر و مربی اصلی حضرت عباس علیه السلام، امام علی علیه السلام بوده است. درواقع آن حضرت در مکتب علوی تربیت شده و رشد یافته است. در عین حال مادری داشته که از برترین سجایای اخلاقی بهرهمند بوده و همیشه فرزندان خود را به ادب و احترام نسبت به اهل بیت علیهم السلام تشویق و ترغیب کرده است. مشخص است کسی که تربیت شده در چنین خانوادهای باشد حتماً سرآمد و ممتاز در عبادت و بندگی و شجاعت خواهد بود.
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نه تنها به فرزند خود درس عبادت و بندگی داد، بلکه حضرت عباس علیه السلام را برای حضور در میدانهای جنگ و موقعیتهای اجتماعی تربیت کرد. بر همین اساس تیراندازی و اسبسواری را به آن حضرت در دوران نوجوانی آموخت تا بتواند رزمنده شجاع و دلاور اسلام باشد. حضرت عباس علیه السلام هم در کارهای کشاورزی به پدر خود کمک میکرد، هم در مسجد به تعلیم و تعلم احادیث مشغول بود و هم در میدانهای جنگ به عنوان رزمندهای شجاع و مبارز به دین خدا خدمت میکرد.
شخصیتی غیر معصوم با زیارتنامه مخصوص
در زیارتنامه حضرت عباس علیه السلام به یکی از صفات ویژه آن حضرت یعنی بندگی و فرمانبرداری خدا اشاره به خصوصی شده است. دلیل این نوع تأکید بر بنده صالح بودن و اطاعت از خدا چیست؟
حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام نه تنها در حال عبادت، بندگی خدا را میکرد بلکه در حین مبارزه و امور روزمره زندگی هم به یاد خدا بود. ایمان به خدا یکی از مهمترین خصلتهای آن حضرت بوده چراکه در دامان تربیتی حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام رشد کرده و تربیت شده است. آن حضرت با دینداری و کمال ایمان به دفاع از امام حسین علیه السلام برخاست و در این راه تنها رضای خدا را در نظر داشت. به همین خاطر است که حتی در زیارتنامه ایشان هم به بندگی خالصانهاش اشاره شده است و میخوانیم: «السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله» این توصیف امام معصوم علیه السلام از پرچمدار و علمدار سپاه امام حسین علیه السلام است که بسیار قابل تأمل و توجه است.
چون طبق روایتهای اسلامی و آیات قرآن کریم، بهترین و بزرگترین سرمایه برای هر انسانی بندگی خدا و فرمانبرداری از آموزههای الهی است. همین خصلت به وفور در وجود مقدس حضرت عباس علیه السلام وجود داشته که امام معصوم، از او این طور با عنوان بنده صالح و مطیع یاد کرده است. حتی درجه شایستگی و قرب به آستان مقدس خدای متعال همین بندگی است که صفت بارز حضرت عباس علیه السلام است. طوری که امام صادق علیه السلام در اول زیارتنامه عموی بزرگوار خود، حضرت عباس علیه السلام، از ایشان با عنوان بنده صالح و فرمانبردار نام میبرد تا همه بدانند دلیل بابالحوائج بودن آن حضرت هم در همین نکته نهفته است. چنانکه نمونه بارز و آشکار بندگی آن حضرت در همان قیام کربلا و دفاع ایشان از حضرت سیدالشهدا علیه السلام دیده میشود.
تعبیر امام صادق علیه السلام از عموی بزرگوار خود
گویا حضرت عباس علیه السلام دارای بصیرتی نافذ بوده که امام صادق علیه السلام این صفت را به ایشان نسبت دادهاند. منظور از بصیرت نافذ چیست و آن حضرت چطور به این درجه رسیدند؟
بصیرت به این معنی است که انسان بتواند در سختترین شرایط حق را از باطل تشخیص بدهد و از حق پیروی کند. بصیرت نافذ در وجود مبارک حضرت عباس علیه السلام به این مفهوم بوده که آن حضرت در همه شرایط قدرت تشخیص حق را از باطل داشته است و از حق دفاع کرده است. حضرت عباس علیه السلام نه تنها امام زمان خود را در سختترین اوضاعی که لشکر انبوه دشمن به ایشان حمله کرده بود، تنها نگذاشت بلکه جان خود را سپر امام خود کرد. این نوع رشادت و دلاوری از انسانی برمیآید که توان تشخیص حق را داشته باشد و نه تنها در راه دفاع از حق نلرزد و سست نشود، بلکه با کمال رشادت و شجاعت از آن حمایت کند.
به همین دلیل است که همان طور که در سؤال اشاره کردید، امام صادق علیه السلام عموی گرامی خود را با بصیرت نافذ خوانده و فرمودهاند: «کان عمنا العباس بن علی نافذ البصیره صلب الایمان جاهد مع أبی عبدالله و أبلی بلاء حسنا و مضی شهیدا» به این معنا که: عموی ما عباس بن علی، بصیرت نافذ و ایمان مستحکم داشت. کنار اباعبدالله علیه السلام مجاهدت کرد و به درجه و مقامی زیبا رسید و با شهادت جان سپرد.
فقاهت و حکمت حضرت عباس علیه السلام
گفته شده که حضرت عباس علیه السلام یکی از فقها و عالمان زمان خود بود. چگونه آن حضرت در آن سن جوانی به این مقام رسیده بود؟
این مقام هم در نتیجه فرزندی و دانش آموختن در مکتب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است. در روایتی درباره علم و حکمت آن حضرت میخوانیم: «ان العباس زقّ العلم زقا؛ به درستی که عباس علیه السلام علم را مانند غذا وارد جانش کرده است.» همان طور که انسان غذا را در کودکی میخورد و آن را وارد جان خود کرده و رشد میکند، حضرت عباس علیه السلام هم علم و حکمت را از پدر خود دریافت کرده، وارد جان خود کرده و با آن پرورش یافته است. حتی تربیت شدن در دامان حضرت امالبنین علیه السلام که یکی از زنان بصیر و دانای زمان خود بود، نشانه دیگر از علم و دانش حضرت ابوالفضل علیه السلام است که ایشان را سرآمد خلق کرده است.
شیخ عبدالواحد هم درباره حضرت ابوالفضل عليه السلام نوشته است: حضرت عباس علیه السلام یکی از فقیهان عظام و علمای اعلام بود و شکی در این مطلب وجود ندارد که او وحید در فقاهت و علم است. درواقع گویا آن حضرت در فقاهت و حکمت نظیر و مانندی نداشته است.
بعضی از روایان حدیث هم آن حضرت را جزء روایان اخبار حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نام بردهاند. بینش برتر و اندیشمندی عارف گونه آن حضرت از همین موضوع نشأت گرفته که در قیام عاشورا اوج حکمت و رشادت ایشان را مشاهده میکنیم.
ادب در محضر امام حسین علیه السلام
در میان تمام خصلتهای پسندیده حضرت عباس علیه السلام، ادب و تواضع جایگاه مخصوصی دارد. ایشان این ادب را از کجا آموخته بودند؟
ادب را از مادر خود حضرت امالبنین سلامالله علیها آموخته بود. چون آن بانوی بزرگوار به فرزندان خود یاد داده بود که مبادا در محضر فرزندان حضرت زهرا سلامالله علیها بیادبی کنید و بیاجازه آنها کاری انجام بدهید. حضرت عباس علیه السلام به اندازهای نسبت به امام حسین علیه السلام مؤدب بوده که نقل شده هیچ زمانی آن حضرت را با عنوان برادر خطاب نکرد، مگر در زمان شهادت و در میدان کربلا که صدا زد: ای برادر! برادرت را دریاب.
پس چطور امام حسین و امام حسن علیهماالسلام را صدا میزدند؟
با تعبیرهایی مثل ای آقای من، مولای من، امام من، ای پسر رسول خدا و مانند اینها امام حسن و امام حسین علیه السلام را صدا میزدند. حتی طبق مطالب تاریخی، حضرت عباس علیه السلام هیچ زمانی بدون اجازه در کنار امام حسین علیه السلام ننشست و اگر بعد از اجازه هم مینشست مانند انسانی فروتن دو زانو در برابر امام خود مینشست.
در منابع تاریخی روایتهای زیادی از ادب و احترام حضرت عباس علیه السلام نسبت به امام حسین علیه السلام نوشته شده که مربوط به تمام دوران زندگی آن حضرت است. به عنوان مثال در نقلی تاریخی نوشته شده که روزی شخصی به حضرت عباس علیه السلام در دوران کودکی ایشان، خوشهای انگور داد. آن حضرت فوراً بیرون رفت و گفت میخواهم این خوشه انگور را برای مولایم حسین علیه السلام ببرم. این نوع برخورد را آن حضرت از دوران کودکی داشته و امام حسین علیه السلام را در همه شرایط بر خود مقدم میدانسته و ترجیح میداد. به همین دلیل بود که در روز عاشورا با اینکه میتوانست آب بنوشد، اما این کار را نکرد و در نهایت با وجود داشتن مشک آب، تشنه به شهادت رسید.
انتهای پیام/