به گزارش پایگاه تخصصی مسجد، همزمان با ایام فاطمیه شانزدهمین یادواره سردار شهید «سیدمحمدرضا دستواره» و 72 تن از شهدای محله علیآباد، 18 بهمنماه، پس از اقامه نماز مغرب و عشا در مسجد حضرت علی ابن ابیطالب(ع) برگزار میشود.
این مراسم با سخنرانی سردار محمدرضا یزدی، فرمانده سپاه حضرت محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ، مدیحهسرایی امیر عباسی و مجریگری محمد رضایی همراه است.
مسجد حضرت علی ابن ابیطالب(ع) در علیآباد جنوبی، بلوار شهدای دستواره، کوچه شهیدکاظمی واقع است.
زندگینامه شهید محمدرضا دستواره
سال 1338 ه.ش در خانوادهای مذهبی و مستضعف در جنوب شهر تهران به دنیا آمد و دوران تحصیل دبستان را در مدرسهای بهنام باغ آذری گذراند؛ سپس تا مقطع دیپلم، تحصیلات خود را با نمرات عالی به پایان رساند.
گرایش دینی و علایق مذهبی از همان کودکی در حرکات و سکنات شهید دستواره به وضوح نمایان بود و هر روز افزایش پیدا میکرد. او به تلاوت قرآن و شرکت در مسابقات قرائت قرآن علاقه وافری داشت. زمانی که خود هنوز به سن تکلیف نرسیده بود اعضای خانواده را به انجام تکالیف الهی و رعایت اخلاق اسلامی توصیه میکرد و همسایگان، او را بهعنوان روحانی خانوادهاش میشناختند.
فعالیتهای سیاسی – مذهبی
با اوجگیری انقلاب اسلامی، همراه با سیل خروشان امت مسلمان در تظاهرات و فعالیتهای مردمی شرکت فعال داشت و در این زمینه چند بار توسط عوامل رژیم منحوس پهلوی دستگیر شد.
سال 1357 زمانی که در سال آخر دبیرستان درس میخواند نه تنها خود فعالانه در تظاهرات و اعتراضات عمومی علیه طاغوت شرکت میکرد، بلکه دوستان، همکلاسی و برادران کوچکتر خود را نیز به این امر ترغیب و تشویق میکرد.
زمانی که یکی از برادرانش گفته بود شاه توپ و تانک دارد و پیروزی بر او مشکل است، اظهار کرده بود که «ما خدا را داریم».
بهواسطه حضور فعال و مستمری که در صحنههای مختلف داشت، 14 آبان سال 1357 در دانشگاه تهران توسط عوامل رژیم دستگیر و روانه زندان شد، اما پس از مدتی از زندان آزاد شد. به هنگام ورود حضرت امام خمینی(ره) فعالانه در مراسم استقبال از ایشان شرکت کرد و مسئولیت امنیت قسمتی از میدان آزادی را به عهده گرفت.
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی جهت پاسداری از دستآوردهای انقلاب به جمع پاسداران کمیته انقلاب اسلامی پیوست و طی چهار ماه خدمت خود در این نهاد انقلابی، زحمات زیادی را در جهت انجام مأموریتهای مختلف و تثبیت حاکمیت انقلاب اسلامی تحمل کرد؛ سپس به خیل سپاهیان پاسدار پیوست و بلافاصله داوطلبانه طی مأموریتی عازم کردستان شد.
حضور در کردستان و مقابله با ضد انقلاب
او همراه فرماندهانی همچون شهید چراغی و احمد متوسلیان، زحمات زیادی را در مقابله با ضد انقلاب به جان خرید. بعد از آزادسازی شهر مریوان در معیت برادر متوسلیان و سایر برادران رزمنده وارد شهر مریوان شد. از آنجا که این شهر جنگزده پس از آزادی با مشکلات متعددی مواجه بود و سازمانها و مؤسسات دولتی تعطیل شده بودند، به دستور متوسلیان در مراکز و ادارات مختلف از جمله شهرداری، رادیو و تلویزیون مشغول خدمت شدند.
شهید دستواره نیز مأموریت یافت تا کالاهای ضروری مردم را تهیه کرده و در اختیار آنان قرار دهد. او به نحو احسن این مأموریت را انجام داد و در روزهای عملیات نیز مانند سایر برادران، سلاح به دست در قلههای مریوان با ضد انقلاب و با دشمن بعثی جنگید. او مدتی نیز فرماندهی پاسگاه شهدا، در محور مریوان را به عهده داشت.
شهید دستواره و دفاع مقدس
هنگامی که سردار متوسلیان مأموریت یافت تیپ محمد رسول الله(ص) را تشکیل دهد، او همراه سایر برادران به سمت جبهههای جنوب عزیمت کرد و در آنجا به علت مهارت در جذب نیرو مأمور تشکیل واحد پرسنلی تیپ شد.
شهید دستواره با میل باطنی که به گردانهای رزمی داشت، روحیه اطاعتپذیریاش باعث شد تا بدون هیچگونه ابهامی مسئولیت محوله را قبول کند، اما از فرماندهان تقاضا کرد که مجاز به شرکت در عملیات باشد. بنابراین، در روزهای عملیات، سلاح به دست در کنار فرماندهان گردان وارد عمل میشد.
او به همراه سرداران لشکر محمد رسولالله(ص) برای یاری رساندن به مردم مسلمان و ستمدیده لبنان و شرکت در نبردهای پر حماسه رمضان و مسلم بن عقیل به فرماندهی تیپ سوم ابوذر منصوب شد و تا زمان عملیات خیبر در همین مسئولیت به خدمت صادقانه مشغول بود.
در عملیات خیبر بعد از شهادت فرمانده دلاور لشکر محمدرسول الله(ص)، «شهید حاج محمدابراهیم همت» و واگذاری فرماندهی به «شهید کریمی» - سید بهعنوان قائم مقام لشکر 27 حضرت رسول(ص) منصوب شد. پس از شهادت کریمی در عملیات بدر، بهعنوان سرپرست لشکر در خدمت رزمندگان اسلام علیه کفار جنگید و در نهایت با انتصاب فرماندهی جدید لشکر، او همچنان بهعنوان قائم مقام لشکر، در خدمت جنگ و دفاع مقدس انجام وظیفه میکرد.
مناطق اشغالی کردستان و صحنههای مختلف جبهههای جنوب کشور بهویژه عملیات والفجر8 و جاده امالقصر(در فاو) شاهد دلاوریهای عاشقانه و جانفشانیهای این شهید عزیز است.
ویژگیهای اخلاقی
از خصوصیات بارز شهید، خوشرویی، جذابیت، صفای باطن، اخلاص و توکل به خدا بود. به گفته همرزمانش، جایی که او بود غم و اندوه بیرون میرفت. او در روحیه دادن به رزمندگان نقش بهسزایی داشت. از شجاعت بالایی برخوردار بود. تجزیه و تحلیل حساب شده مسائل جنگ و قدرت تصمیمگیری سریع، یکی از ویژگیهایی بود که در مشکلات، سید را یاری میکرد؛ با آنکه از نظر جسمی، بدنی نحیف و لاغر داشت، خستگیناپذیری و اعتماد به نفس او زبانزد خاص و عام بود.
او در اکثر نبردها بهجز مواقعی که مجروح شده بود، حضور داشت و در شبهای عملیات تا صبح در خط اول درگیری با دشمن و در کنار رزمندگان از نزدیک به هدایت عملیات میپرداخت.
سیدمحمدرضا دستواره تا هنگام شهادت 11 بار مجروح شد ولی هرگز از پای ننشست و با شجاعت کمنظیر تا نثار جان عزیزش به دفاع از اسلام و آرمانهای متعالی حضرت امام خمینی(ره) و حفظ کیان جمهوری اسلامی ادامه داد.
نحوه شهادت
در عملیات کربلای یک، که برادرش حسین در خط پدافندی شهید شد، جهت شرکت در مراسم تشییع و تدفین او به تهران رفت، ولی بیش از سه روز در تهران نماند و به منطقه بازگشت. وقتی به وی گفته میشود که خوب بود لااقل تا شب هفت برادرت میماندی و بعد بر میگشتی، در جواب میگوید؛ به آنها گفتهام کنار قبر حسین قبری را برای من خالی نگه دارید.
بیش از 10 روز از شهادت برادرش نگذشته بود که در روز آزادسازی شهر مهران از چنگال دشمن بعثی، روح بزرگش از کالبدش رها شد و مظلومانه به شهادت رسید و در جرگه شهیدان کربلا راه یافت و بر سریر «عند ربهم» جلوس کرد.
گوشهای از وصیتنامه
من نتوانستم آنطوری که میخواستم به اسلام خدمت کنم، شما از امام پیروی و به نظام مقدس جمهوری اسلامی خدمت کنید.
مجید وفامهر
انتهای پیام