به گزارش پایگاه تخصصی مسجد به نقل از فارس، به سن و سال شناسنامهایشان نگاه نکنید. حالا
هرکدام برای خود مردی شدهاند؛ دردآشنا و دلسوز. فرقی ندارد دانش آموز
دبستانی باشند یا نوجوانانی در مقطع پایانی مدرسه. حالا نگاهشان به جامعه
تغییر کرده و حسی لطیف نسبت به همنوعان در وجودشان جوانه زده است؛ احساس
محبت، مسئولیت و تعهد. و همه این تحولات را مدیون رمضان کریم و محفل مبارکی
هستند که به نام کریم اهل بیت(ع) مزین است. بچههای پایگاه بسیج شهید
«صدیق» مسجد امام حسن مجتبی(ع) محله «کاج» در منطقه7 در ماه مبارک رمضان
امسال، سفیران محبت و کرامت برای 95خانواده نیازمند محله بودهاند و با همت
مردانهشان به سفرههای سحر و افطار آنان رونق و به دلهایشان شادی
بخشیدهاند.
15میلیون تومان، هدیه رمضانی بچهها
لحظهای
از بچهها غافل نمیشود و هرجا لازم باشد، راهنماییشان میکند. با تحسین،
بچههای قد و نیمقدی را که با وجود خستگی هنوز مشغول کارند، نشان میدهد و
در حالیکه خوشحالی و رضایت در صدایش موج میزند، میگوید:«جرقه این طرح،
هرچند در ابعاد بسیار محدود، رمضان سال گذشته زده شد. از نوجوانان پایگاه
بسیج مسجد دعوت کردیم در بستهبندی و توزیع ارزاق برای 20خانواده نیازمند
محله به ما کمک کنند. میخواستیم بچهها با شرایط زندگی اقشار ضعیف جامعه
آشنا شوند و بدانند همهجا مثل خانه خودشان نیست. بدانند بعضی هم سن و
سالان شان در شرایط بسیار سختی زندگی میکنند. میخواستیم قدر
خانوادههایشان را بیشتر بدانند، به فکر نیازمندان باشند و همت کنند جلوی
اسراف را در خانههایشان بگیرند.»
«محمد هنردوست»، مربی تربیتی مسجد
امام حسن مجتبی(ع) میگوید تاثیر این حرکت روی بچهها آنقدر مثبت بوده که
تصمیم گرفتند برای ماه مبارک امسال هم یک طرح ویژه را با مشارکت آنها اجرا
کنند؛ «قبل از عید، در جلسهای با حضور بچهها نیت کردیم در طرح سفرههای
آسمانی ویژه ماه مبارک رمضان، برای 118خانواده نیازمند (به عدد ابجد نام
امام حسن مجتبی(ع)) بستههای ارزاق تهیه کنیم، با این ویژگی که صفر تا صدِ
کارهای این طرح را خود بچهها برعهده بگیرند. به این ترتیب، قبضهایی به
صورت دفترچههای 30برگی طراحی شد و در اختیار بچهها قرار گرفت و 60دانش
آموز دبستانی تا دبیرستانی داوطلب شدند در خانواده و پیش اقوام، دوستان و
آشنایانشان، درباره طرح صحبت کنند و از آنان کمک جمع کنند. تلاش زیبای
بچهها در مدت یک ماه و نیم (ایام عید نوروز تا نیمه اردیبهشت) با جمع آوری
15میلیون تومان، پایان رضایت بخشی داشت.»
هنردوست، حفظ عزتنفس
خانوارهای دریافت کننده بستهای ارزاق را دغدغه مهم این گروه میداند و
میگوید: «کیفیت بستهها برایمان مهمتر از کمیت آنها بود و میخواستیم
بهترین کالاها را برای خانوادههای شناسایی شده تهیه کنیم. بنابراین با
مبلغ جمعآوری شده توانستیم برای 95خانواده نیازمند، بستههای ارزاق تقریبا
مناسبی تهیه کنیم. خیلی در بازار جستوجو کردیم و لطف خدا هم یک بنکدار
خیّر را سر راهمان گذاشت که با تخفیف خوبی که برایمان درنظر گرفت، کمک کرد
بتوانیم کالاهای بیشتری خریداری کنیم و هر بسته ارزاق را با محتوایی شامل
برنج ایرانی، مرغ، روغن، قند و شکر، ماکارونی، چای، سویا، رب گوجهفرنگی،
عدس، لوبیا، لپه و جوپرک تقدیم خانوادهها کنیم.»
آقای
مربی از همراهی خانوادههای بچهها با این حرکت بسیار راضی است و از تداوم
این حرکت کریمانه خبر میدهد:«بچهها نشان دادند از ظرفیت خوبی برای
مشارکت در کار خیر برخوردارند بنابراین نمیخواهیم این حرکت، محدود به ماه
مبارک رمضان باشد. قصد داریم این طرح را به صورت مستمر، هرچند در ابعادی
کوچکتر، ادامه دهیم و با همکاری بچهها هر ماه برای حداقل 30خانواده
نیازمند بسته ارزاق تهیه کنیم.»
خدا را شکر میکنم که مرا دعوت کرد
ساعت
از 11شب گذشته اما بچهها هنوز هم شاداب و پرنشاط مشغول بسته بندی ارزاق
هستند. هر بسته که تکمیل میشود، چشمهایشان از شادی برق میزند که یک
شماره به تعداد خانوادههای دریافت کننده اضافه شده است. «سید امیرحسین
موسوی» دانش آموز پایه هفتم که معلوم است حسابی با آگاهی قدم در میدان این
کار خیر گذاشته، میگوید: «پارسال در توزیع بستههای ارزاق میان
خانوادههای نیازمند مشارکت کردم و دیدم بچهها با چه ذوق و شوقی دارند
برای کاری زحمت میکشند که ظاهرا سود مستقیمی برای خودشان ندارد. وقتی طرح
سفرههای آسمانی برای ماه رمضان امسال مطرح شد، من هم تصمیم گرفتم مشارکت
کنم. ویژگی این طرح این است که اعضایش نه برای خودشان و نه حتی برای
دیگران، بلکه برای خدا تلاش میکنند و زحمت میکشند. درست است که این
بستهها به دست افرادی میرسد و از آن استفاده میکنند اما در اصل باید خدا
ببیند و بپسندد. ما هم فقط برای رضای خدا وارد این کار شدیم و امیدواریم
از ما قبول کند.»
خیّر 14ساله گزارش ما مثل یک عاقلهمرد درباره
ماجرای ورودش به گروه خیریهشان حرف میزند:«موضوع را اول در خانواده و
فامیل مطرح کردم و همه استقبال و کمک کردند؛ حتی آنها که وضع مالیشان
چندان خوب نبود. بعد سراغ هممدرسهایهایم رفتم. با احتیاط از افرادی که
مذهبی بودند شروع کردم اما جالب است بدانید بچههایی که حتی نماز
نمیخوانند هم با اشتیاق کمک کردند و اتفاقا مبالغ خوبی هم دادند. پیش مدیر
مدرسهمان هم رفتم و درباره طرح توضیح دادم. تشویقم کرد و گفت: این کار از
خواندن هزار رکعت نماز مستحبی باارزشتر است. خلاصه، هیچ کس نبود که سراغش
بروم و کمک نکند. همه دوست داشتند به همنوع شان کمک کنند.»
امیرحسین
نفسی تازه میکند و میگوید:«خدا را شکر میکنم که مرا برای این کار دعوت
کرد و اجازه خادمی در این زمینه را به من داد. الان که نتیجه کارمان را
میبینم، خوشحالم. اینکه این بستهها به دست خانوادههای نیازمند میرسد،
سفره افطارشان رنگین میشود و یک پدر تنگدست شاد میشود که میتواند سر
سفره بچههایش برنج و مرغ بگذارد، خوشحال کننده است. اگر سال آینده هم این
طرح اجرا شود، من دوباره شرکت میکنم.»
به سختیاش میارزید
«اول
که میخواستم قبض به دست سراغ افراد بروم و کمک جمع کنم، خجالت میکشیدم
اما کمی که با خودم درباره هدف این کار فکر کردم، خجالتم ریخت و پیش چند
نفر که رفتم، دیگر برایم آسان شد.» «امیرعلی نیک نژاد» 15ساله ادامه
میدهد: «اولین نفر، پدربزرگم بود که هم کمک کرد و هم تشویقم کرد. سایر
اعضای خانوادهام هم علاوه بر اینکه کمک کردند، پیش دوستان شان هم این طرح
را تبلیغ و از آنها کمک جمع کردند. استقبال بچههای مدرسه هم از این کار،
خیلی خوب بود. برای خودم خیلی جالب بود که بعضی افراد که از روی ظاهرشان
فکر میکردم شاید اهل این کارها نباشند هم پای کار میآمدند. مثل یکی از
بچههای مدرسه که تا توضیحات مرا شنید، خیلی منقلب شد و مبلغ بالایی هم کمک
کرد. با کمک همه این افراد و البته با لطف ویژه پدر و برادرم، تمام
برگهای قبض من پر و حتی بیشتر از آن کمک جمع شد.» تا میپرسم: کار سختی
نبود؟ فوری در جواب میگوید:«به سختیاش میارزید؛ به خاطر خوشحالی
خانوادههای نیازمند و ثوابی که برایمان نوشته شد.»
خسته اما خوشحالم
می
پرسم:«این وقت شب اینجا چه میکنی؟ مگر الان نباید در خانه، خواب باشی که
فردا بهموقع بروی مدرسه؟» منظورم را فهمیده. غافلگیر نمیشود اما با یک
مکث حرفهایش را شروع میکند:«آمدهایم برای بستهبندی مواد غذایی برای
خانوادههای نیازمند. به مادر و پدرم هم اطلاع دادهام که شاید کارمان تا
دیروقت طول بکشد، آنها هم موافقت کردند.» «پارسا محمد خو» 13ساله هم که
ماموریتش در جمع آوری کمکهای مردمی را با موفقیت در تمام کردن همه
قبضهایش به پایان رسانده، میگوید:«امروز تمام کارها را خود بچهها انجام
دادند؛ از وزن کردن کیسههای برنج و بستههای لوبیا، عدس و... گرفته تا پرس
کردن بستهها و برچسب زدن روی آنها و آماده کردن بسته کامل ارزاق هر
خانواده.» دوباره برمی گردم به سئوال اولم و میپرسم: «بهتر نبود زود
میرفتی خانه تا این همه زحمت نکشی و خسته نشوی؟» با لحن نوجوانانه اما منش
مردانهای در جواب میگوید: «نه. الان با اینکه خستهام، خوشحالترم. اگر
میرفتم خانه، یا بازی میکردم یا میخوابیدم. اما الان یک کار مفید برای
کمک به افراد نیازمند انجام دادهام.»
به بچهها پر و بال بدهی، ناامیدت نمیکنند
بستههای
ارزاق که به ردیف کنار دیوار چیده میشود، حس میکند بار سنگینی از روی
دوشش برداشته شده. خیالش راحت میشود که تلاش 3-2ماهه گروه به ثمر نشسته
است. «محمدرحیم کَشیری» فرمانده پایگاه بسیج شهید صدیق مسجد امام حسن
مجتبی(ع) که از بانیان اصلی اجرای طرح بوده، میگوید:«بهنوعی داریم
کادرسازی میکنیم برای آینده. داریم بچهها را از این سن و سال با چنین
طرحهایی آموزش میدهیم تا فعالیتهای اجتماعی و کمک به همنوع در وجودشان
نهادینه شود و وقتی به سن امثال ما رسیدند، بتوانند چنین فعالیتهایی را
خودشان مدیریت کنند.» او معتقد است نباید از ظرفیتهای بچهها غفلت
شود:«وقتی میگفتیم فقط با مشارکت بچهها برای 95خانواده سبد ارزاق رمضانی
تهیه کردهایم، برای بعضیها قابل باور نبود. این ویژگی بچههاست؛ وقتی به
آنها وپر و بال بدهی، با شوق و ذوق دنبال کار میروند و تا ته ماجرا
میروند تا ببینند نتیجه کار چه میشود. آن وقت، اثر این کار هم تا عمر
دارند، در ذهنشان باقی میماند. البته باید از لطف و همراهی خانوادههای
بچهها هم تشکر کنم. ما از ابتدا با این عزیزان در ارتباط بودیم و از آنها
خواسته بودیم در اجرای این طرح به ما و بچهها کمک کنند.»
آقای
فرمانده میگوید این تازه اول راه حرکت عامالمنفعه بسیج مسجد است:«مسجد ما
از خیریه و صندوق قرض الحسنه محروم است. ما از سال1393 که کارمان را در
پایگاه بسیج شروع کردیم، با همکاری و حمایت هیئت امنای مسجد با کارهایی مثل
اهدای لوازمالتحریر در شروع سال تحصیلی و سبد کالا در شب عید، تلاش کردیم
حامی نیازمندان محله باشیم. حالا موفقیت نوجوانان مسجد در اجرای طرح
سفرههای آسمانی باعث شده تصمیم بگیریم این حرکت را در زمینههای مختلف
مانند تهیه هدایای شب عید، تهیه جهیزیه نوعروسان نیازمند، انجام اردوهای
جهادی تابستانی در مناطق محروم و... ادامه دهیم.»