دهم فروردین مصادف است با سالروز رحلت عالم جلیل القدر و مجاهد راستین راه حق، آیت الله العظمی بروجردی.وی در سال 1292 ه-ق در بروجرد متولد شد و پس از تحصیلات مقدماتی نزد پدر، به اصفهان رفت و با طی مدارج به درجه اجتهاد رسید. در سن 28سالگی به نجف اشرف عزیمت کرد و به مدت هشت سال از درس و بحث آیت الله العظمی آخوند خراسانی و دیگر علمای وقت بهرههای علمی فراوان کسب کرد. پس از مراجعت به ایران، حدود یک دهه اداره حوزه علمیه شهر بروجرد را عهدهدار شد.
حاج شیخ عبدالکریم یزدی، حدود پانزده سال با تدابیر ظریف و دقیق در دوره حاکمیت رضاشاه، به زحمت حوزه علمیه قم را پایه ریزی کرده و با مجاهدت و تحمل سختی ها یکپارچگی و کارآمدی آن را حفظ کرده بود. پس از رحلت او، حوزههای علوم دینی از فقدان زعامت و رهبری واحد در رنج بودند. ایران در شرایط جنگ جهانی دوم و حادثه شهریور 1320 و پس از آن قرار داشت و شاهد تحولات سیاسی جدید بود.
این نگرانی وجود داشت که به دنبال جنگ جهانی دوم مرکزیت تبلیغ و ترویج فرهنگ شیعه در وضعیت نامساعدی قرار بگیرد. بدین خاطر تربیت شدگان مکتب قم در اندیشه جایگزینی به جای شیخ عبدالکریم بودند تا دستاوردها و زحمات استاد خویش را حفظ کنند، الزاماً باید چارهای می اندیشیدند.
امام راحل که در راس این جریان قرار داشت جهت را به سمت آیت الله العظمی بروجردی برده بودند. از قضا، آیت الله بروجردی دچار بیماری شد و برای معالجه در بیمارستان فیروزآبادی شهرری بستری شد. در این ایام علما و فضلای حوزههای علمیه با او ملاقات داشتند و هریک به نوعی ضرورت اقامت معظم له را در قم یادآوری می کردند.بالاخره آیت الله بروجردی در زمستان سال 1323 از بیمارستان مرخص شدند و به تقاضای علمای قم پاسخ مثبت دادند و مسئولیت اداره حوزه علمیه قم را پذیرفتند.پس از چندی حضرت آیت الله حاج آقاحسین قمی که زعامت و مرجعیت حوزه نجف و عتبات را عهدهدار بودند رحلت نمودند و حوزه نجف از مرکزیت خارج شد و عتبات هم متوجه قم و مرجعیت آیت الله بروجردی شدند.
در مدت پانزده سال و اندی که معظمله با عنایت الهی در این مسئولیت بودند اقداماتی انجام دادند که در پیدایش و روند انقلاب اسلامی بسیار مؤثر بود.مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری، حوزه قم را با خون جگر برپا کرده بود و عوامل حکومت استعماری سعی در تخریب آن داشتند. ضمن آن که زمینه اختلاف از جانب پیروان مراجع وقت وجود داشت. تفرقه افکنی های مخالفان و معاندان سبب شده بود که نظم و اوضاع داخلی حوزه بر هم بخورد و زحمات و دستاوردهای مرحوم حاج شیخ عبدالکریم در معرض خطر و تهدید قرار بگیرد.
حضور آیت الله بروجردی، مجموعههای حوزه علمیه قم را یکپارچه کرد و تحت پوشش رهبری واحد قرار داده و از هرگونه آسیب مصون داشت. به معضلات و مشکلات داخلی حوزه پایان داد و سازمان حوزه را به گونهای مدیریت کرد که روحیه نشاط و امید بین طلاب و مدرسین و سایر علما روز به روز تقویت می شد.
تقویت تعلیمات دینی در مراکز فرهنگی
هنگامی که سال 1325، زمینه اجرای لایحه اجباری کردن تعلیمات ابتدایی در روزنامهها توسط وزیر فرهنگ وقت مطرح شده بود، آیتالله بروجردی، مرحوم فلسفی را مامور می کند که پیش شخص شاه برود و در ملاقات با او این پیغام را بدهد که "به وزیر فرهنگ دستور داده شود که در برنامه آن، درس تعلیمات دینی را هم بگنجانند. تمام دانشآموزان به موازات درسی که می خوانند، تعلیمات دینی را هم بخوانند."
تلاش آیتالله بروجردی در راستای فراگیری علم روز همراه با علوم دینی نتیجه داد و این قاعده در دبستان ها و دبیرستان ها رایج شد و بسیاری از طلاب و فضلا و مدرسین به دبستان ها و دبیرستان ها راه یافتند و امر تدریس درس و بحث دینی جوانان را در اختیار گرفتند. در واقع ایشان بحث فراگیری علم دین را در مراکز جوانان رایج نمود که یکی از مهمترین عوامل پیش برنده در روند پیروزی انقلاب و تداوم آن محسوب می شود. این مهم در دانشگاهها نیز دنبال شد که شاخصترین آن، تاسیس دانشکده الهیات و تربیت شخصیتهای وزینی مثل شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید مفتح و سایرین بود که در مراکز دانشگاهی کشور فعالیت درخشانی داشتند، که امام راحل در جریان انقلاب، از آن به عنوان وحدت حوزه و دانشگاه یاد کردند و اکنون این موضوع به طور پویا و فعال جریان دارد.
ایجاد شبکههای ارتباطی با جهان اسلام
تلاش آیت الله بروجردی در این زمینه موجب وحدت اسلامی و توسعه و رسمیت یافتن شیعه در جهان اسلام شد، کاری که 1300 سال ائمه، علما، زعمای علوم دینی و مراجع تقلید شیعه پیگیر آن بودند.
شهید مطهری در این رابطه نوشتهاند: " بسیار علاقهمند بود که حسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود که از طرفی وحدت اسلامی - که منظور بزرگ این دین مقدس است - تامین گردد و از طرف دیگر شیعه و فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست به جامعه تسنن که اکثریت مسلمانان را تشکیل می دهند معرفی شود. از حسن تصادف چند سال قبل از زعامت و ریاست معظمله که هنوز ایشان در بروجرد بودند، "دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه" به همت جمعی از روشنفکران سنی و شیعه تاسیس شد. معظمله در دوره زعامت خود تا حد ممکن با این فکر و این مؤسسه همکاری کرد. برای اولین بار بعد از چند صد سال، بین زعیم روحانی شیعه و زعیم روحانی سنی "شیخ عبدالمجید سلیم" (و بعد از فوت او، به فاصله دو سه سال شیخ "محمود شلتوت"، مفتی مصر) روابط دوستانهای برقرار شد و نامهها مبادله گردید. قطعاً طرز تفکر معظم له و حسن تفاهم میان ایشان و شیخ شلتوت مؤثر بود در اینکه آن فتوای تاریخی معروف را مورد به رسمیت شناختن مذهب شیعه بدهد. نباید گفت معظمله فقط به این مسئله علاقهمند بود، بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر می زد.
موضوع دارالتقریب توسط شاگردان او دنبال و پس از پیروزی انقلاب به یکی از نهادهای مهم و تاثیرگذار در ترویج فرهنگ انقلاب اسلامی در خارج از ایران تبدیل شد و امروز دارای سازمان و تشکیلات بسیار وسیع در جهان است.
برخلاف برخی از ادعاها که معظمله را فرد ساکتی معرفی می کردند، تا وقتی که ایشان در قید حیات بود، شاه و عوامل حکومت جرات اظهارنظر در رابطه با مسائل دینی را نداشتند. به عنوان نمونه "شاه وقتی قصد داشت برنامة انجمنهای ایالتی و ولایتی و تعویض تاریخ و اقداماتی از این دست را انجام دهد، به آقای بروجردی پیغام داده بود که وضع جهان عوض شده است و ما هم باید هماهنگ با پیشرفت جهان حرکت کنیم و امروزی تر شویم و از قافله تمدن باز نماییم. آقای بروجردی هم متقابلاً پیغام داده بودند که: "بله، وضع دنیا عوض شده و اکثر کشورها، رژیم سلطنتی را کنار گذاشته و به حکومت جمهوری رو آوردهاند! اینجا هم از این قاعده مستثنی نیست!" وقتی این خبر به گوش شاه رسیده بود تکانی خورده و بعد از آن سکوت محض را پیشه خود کرد...".
تاسیس مدارس دینی و احداث مساجد
آیت الله العظمی بروجردی تا پایان عمر به امر ترویج دین و فرهنگ شیعه اهتمام داشت و اقدامات و فعالیتهای زیادی را بنیانگذاری کرد که هر یک حامل دستاوردهای علمی و فرهنگی مؤثری در تاریخ معاصر ایران بوده است. وی به ویژه بر تاسیس مدارس دینی و احداث مساجد در شهرهایی که فاقد حوزه بودند و فرستادن شخصیتهای علمی و دینی به آن شهرها توجه داشت و امور دینی مردم را هدایت و کنترل می نمود. اکثر محافل عزاداری ها و تکیه ها و حسینیه ها از رهنمودهای او بهرهمند بودند و در دهه سی و چهل تمامی نقاط کشور در امور دینی و مذهبی تحت زعامت معظمله ساماندهی می شد. علاوه برآن در کشورهای متعدد جهان از قبیل عربستان، کویت، پاکستان، هند، امریکا و کشورهای اروپایی نمایندگانی داشت و در برخی از این نقاط اقدام به ساخت مساجد می کرد که بارزترین نمونه آن تاسیس مسجد هامبورگ در آلمان است که خود دارای آثار و برکاتی بوده و هست. در حرم حضرت معصومه(س) که محل استقرار فعالیتهای او بود، اقدام به تاسیس مسجد اعظم کرد که متصل به حرم می باشد و همواره مرکزیت انتشار فرهنگ دینی بوده است و به ویژه در جریان انقلاب، یکی از اصلی ترین سنگرهای تبلیغی بود.
رحلت و مراسم سوگواری آیت الله بروجردی نیز یک تحول عظیم بود و انقلاب به وجود آورد. در واقع فعالیتها و اقدامات او و تربیت شاگردان، همه و همه به گونهای با مردم پیوند داشت و انقلاب اسلامی براساس بسترهای ایجاد شده توسط او بنیان گرفت.
منابع:
1- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی.
2- در رابطه با ماجرای بهائیت و منبرهای آقای فلسفی می توان به خاطرات او از ص 185 تا ص 200 و کتاب "ظهور و سقوط پهلوی، خاطرات حسین فردوست"، جلد اول، مراجعه کرد.
3- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، ص 231.